گزارشي از برنامه بلند مدت دشمن براي تغيير «باورهاي» ملت مسلمان ايران
در مقابل اين تهاجم، بايد هم «کار» کرد و هم «ابتکار» داشت. اين دو، لازم و ملزوم يکديگرند. اين کار و مأموريت بر عهده «نيروي مؤمن و انقلابي» است. بهترين طرحهاي فرهنگي اگر به دست عناصر غير مؤمن و غير انقلابي انجام شوند، نه تنها به نتيجهي مطلوب نخواهند رسيد، بلکه ممکن است حتي نتيجه معکوس هم بدهند.
306875.mp3
گزارشي از برنامه بلند مدت دشمن براي تغيير «باورهاي» ملت مسلمان ايران
نشريهي آمريکايي تايم در پروندهي ويژهي شمارهي اخير خود با عنوان «ايران ????: چگونه دههي آينده تغيير را ايجاد خواهد کرد؟» مانند رويهي هميشگي رسانههاي غربي، تلاش کرد تا «آرزوها» و «رؤياهاي» خود از ايران را به خورد مخاطبين دهد. مهمترين مسئلهاي که تايم تلاش ميکند تا به آن دست يابد اين است که روزي روزگاري فرا ميرسد که ايران ديگر کشوري «ديني و انقلابي» نباشد. تايم اين گزاره را از قول يک «جوان ايراني» که نه اسمش و نه هويتش معلوم است، بيان ميکند. آنجا که از او ميپرسد: ايرانيان دوست دارند ايران ??- ?? سال بعد چگونه باشد؟ و او جواب ميدهد که «آنها دوست دارند ايدئولوژيک نباشند.» اين البته اولين باري نيست که نشريات آمريکايي و غربي چنين تيترها و مطالبي منتشر ميکنند. چند ماه پيش، نشريهي اکونوميست نيز پروندهاي را دربارهي ايران منتشر کرده بود با عنوان «انقلاب تمام شد» و استدلال کرده بود که جامعهي ايران در حال دور شدن از فضاي ديني و انقلابي است.

از آندلس تا مسکو
تهاجم فرهنگي «مثل خودِ کار فرهنگي، اقدامِ آرام و بي سر و صدايي است.»(????/??/??) مثل آن دزدي که از او پرسيدند چه ميکني؟ گفت دهل ميزنم. گفتند پس صدايش کو؟ گفت فردا صدايش در ميآيد. درست مثل کاري که در «آندلس» شد.(????/??/??) روزگاري مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانيا تا جنوب فرانسه، کشوري اسلامي بهوجود آوردند. اين کشور مهد تمدّن شد و علم در اروپا از همان تمدّن آندلسىِ قرون اوّليهي اسلام شکوفا گرديد.(????/??/??) غربيها که اين منطقه را تهديدي براي خود ميديدند، برنامهي فرهنگي بلندمدتي ريختند و به مرور، «نظام باورهاي» مسلمانان آندلس را تغيير دادند.

شبيه چنين کاري در شوروي سابق هم اتفاق افتاد. در زمان گورباچف، «سيل تبليغات غربي و فرهنگ غربي و نمادهاي غربي - سمبلهاي لباس و «مکدونالد» و از اين چيزهايي که در واقع جزو سمبلهاي امريکايي است - در شوروي راه پيدا کرد»(????/??/??) و «تايم» و «نيوزويک» هم با خوشحالي، خبر آن را پوشش دادند که بالاخره آمريکا توانست با نمادهاي فرهنگي خود شوروي را تسخير کند. چند سال پس از ورود نمادهاي فرهنگي آمريکا به شوروي، ديگر نه گورباچفي وجود داشت و نه شوروي. «اتحاد جماهير شوروي» هم به کشورهايي کوچک، ضعيف و کماهميت تبديل شد.


تهاجم فرهنگي «مثل خودِ کار فرهنگي، اقدامِ آرام و بي سر و صدايي است.»(????/??/??) مثل آن دزدي که از او پرسيدند چه ميکني؟ گفت دهل ميزنم. گفتند پس صدايش کو؟ گفت فردا صدايش در ميآيد. درست مثل کاري که در «آندلس» شد.(????/??/??) روزگاري مسلمانان در جنوب اروپا و در اسپانيا تا جنوب فرانسه، کشوري اسلامي بهوجود آوردند. اين کشور مهد تمدّن شد و علم در اروپا از همان تمدّن آندلسىِ قرون اوّليهي اسلام شکوفا گرديد.(????/??/??) غربيها که اين منطقه را تهديدي براي خود ميديدند، برنامهي فرهنگي بلندمدتي ريختند و به مرور، «نظام باورهاي» مسلمانان آندلس را تغيير دادند.

در زمان گورباچف، «سيل تبليغات غربي و فرهنگ غربي و نمادهاي غربي - سمبلهاي لباس و «مکدونالد» و از اين چيزهايي که در واقع جزو سمبلهاي امريکايي است - در شوروي راه پيدا کرد» و «تايم» و «نيوزويک» هم با خوشحالي، خبر آن را پوشش دادند که بالاخره آمريکا توانست با نمادهاي فرهنگي خود شوروي را تسخير کند.
شبيه چنين کاري در شوروي سابق هم اتفاق افتاد. در زمان گورباچف، «سيل تبليغات غربي و فرهنگ غربي و نمادهاي غربي - سمبلهاي لباس و «مکدونالد» و از اين چيزهايي که در واقع جزو سمبلهاي امريکايي است - در شوروي راه پيدا کرد»(????/??/??) و «تايم» و «نيوزويک» هم با خوشحالي، خبر آن را پوشش دادند که بالاخره آمريکا توانست با نمادهاي فرهنگي خود شوروي را تسخير کند. چند سال پس از ورود نمادهاي فرهنگي آمريکا به شوروي، ديگر نه گورباچفي وجود داشت و نه شوروي. «اتحاد جماهير شوروي» هم به کشورهايي کوچک، ضعيف و کماهميت تبديل شد.

در ميدان نبرد، مهمترين موضوع، شناخت «جبهه» و «نقشه»ي دشمن است. همانطور که در جنگ نظامي، «هر طرفي که بدون شناسايي و ديدهباني و بدون دانستن وضعيت دشمن، چشمش را ببندد، سرش را پايين بيندازد و جلو برود، شکست خواهد خورد.»(????/??/??) در جنگ نرم هم اگر اين دو عنصر شناسايي نشود، جنگ مغلوبه خواهد شد. هدف جنگ نرم امروز آنچنانکه رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردهاند «تغيير باورها» است. آمريکاييها که ديدهاند توان از بين بردن انقلاب اسلامي را ندارند، امروز تغيير رويه دادهاند. آنها امروز اعلام ميکنند با «جمهوري اسلامي» مشکلي ندارند؛ «در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقي ماندن نام «جمهوري اسلامي» و حتي حضور يک معمم در رأس آن مهم نيست، مهم آن است که ايران تأمينکنندهي اهدافشان باشد.»(????/??/??) کمااينکه با بسياري از جمهوريهاي اسلامي و کشورهاي اسلامي ارتباط حسنه دارند. مشکل آنها با محتواي جمهوري اسلامي ايران است. «مردم ما باورهاي اعتقادي درخصوص دين، خانواده، مسئلهي زن و مرد و استقلال دارند و طرف مقابل تلاش دارد اين باورها را دستکاري کند و يا تغيير دهد. مردم ما نسبت به رژيم فاسد و مستبد گذشته باورهايي دارند که در جنگ نرم تلاش بر اين است تا اين گذشته زشت و پليد و سياه به گذشتهاي درخشان و زيبا تغيير يابد.»(????/??/??) بنابراين «هدف اصلي و نهايي جنگ نرم طراحيشده، انحلال دروني و استحالهي داخلي جمهوري اسلامي از طريق تغيير باورها و سست کردن ايمان مردم و بهويژه جوانان است.»(????/??/??)
باراک اوباما بعد از مذاکرات وين به صراحت اعلام کرده بود: «در داخل ايران بايد گذار صورت بگيرد، حتي اگر تدريجي باشد.» مارک گلن، نويسنده و تحليلگر آمريکايي نيز در مصاحبهاي به تلاش آمريکاييها براي نفوذ فرهنگي در ايران و تغيير فکر، انديشه و باور جوانان ايراني پرداخت و گفت: «داستان اسب تراوا را به ياد بياوريد، آمريکاييها دقيقا قصد دارند اين مسئله را در قبال شما اجرا کنند. آنها ميخواهند نسخهِي ايراني فرهنگ مدنظر خود را در جوانان شما ايجاد کنند»


واقعيت اين است که ايران اسلامي، نه آندلس است و نه شوروي و نه حتي کشورهاي کوچکي که غرب موفق به انقلاب و استحاله در آنها شد. ايران و نظام فرهنگي اجتماعي آن، خصوصياتي دارد و تا هنگامي که اين ويژگيها را در خود حفظ کند، چنين طرحهايي در آن به سرانجام نخواهد رسيد. چرا که «اوّلا متّکي است به مردم - اين انقلاب، انقلابِ مردم است- ثانيا متّکي است به باورهاي ديني.»(????/??/??) اما اگر دشمن، به همين دو اصل حمله کرد چه؟ اگر دشمن درصدد غير مردمي کردن آن بر آمد و باورهاي ديني را مورد حمله قرار داد چه؟ چه کسي ميتواند از اين دو اصل محافظت کند؟
در مقابل اين تهاجم، بايد هم «کار» کرد و هم «ابتکار» داشت. اين دو، لازم و ملزوم يکديگرند. اين کار و مأموريت بر عهده «نيروي مؤمن و انقلابي» است. بهترين طرحهاي فرهنگي اگر به دست عناصر غير مؤمن و غير انقلابي انجام شوند، نه تنها به نتيجهي مطلوب نخواهند رسيد، بلکه ممکن است حتي نتيجه معکوس هم بدهند. «کسي که خودش آلوده و گرفتار است که نميتواند از فضيلتها دفاع کند! اين جوان بااخلاص ميتواند دفاع کند. اين جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضايل و ارزشهاي اسلامي ميتواند دفاع کند.»(????/??/??) «در مقابل تهاجم، عناصرِ مؤمنِ خودي ميتوانند بايستند.»(????/??/??)
: