چرا دختران زودتر از پسران به سن تکليف مي رسند؟
تقريباً شش سال قبل از اين که مرد، مکلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين که از ? سالگي گذشت و وارد دهمين سال زندگي شد، خدا او را به حضور ميپذيرد و با او سخن ميگويد و روزه را بر او واجب ميکند، مناجاتهاي او را به عنوان دستور مستحب شرعي گوش ميدهد.
دين اسلام از بين ديگر اديان الهي کاملترين و جامعترين دين به حساب ميآيد و در قرآن کريم نيز بر آن تأکيد بسياري شده است. انسان مسلماني که خود را تسليم اين دين و فرامين نوراني آن ميکند، مفتخر است که چنين آيين مقدسي در هم? ابعاد زندگي او داراي برنامه بوده و نسبت به پرسشهاي احتمالي او پاسخگوست.
در اين بين يکي از سؤالات مبتلا به قشر جوان ما “چرايي زودتر مکلف شدن دختران نسبت به پسران” ميباشد! آيا خالق هستيبخش تفاوتي بين زن و مرد قائل شده است؟
آيتالله جواديآملي مفسر قرآن و از مراجع تقليد درباره دليل زودتر مکلف شدن دختران نسبت به پسران معتقد است: توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل کند حداقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا تقريباً شش سال قبل از اين که مرد، مکلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين که از ? سالگي گذشت و وارد دهمين سال زندگي شد، خدا او را به حضور ميپذيرد و با او سخن ميگويد و روزه را بر او واجب ميکند، مناجاتهاي او را به عنوان دستور مستحب شرعي گوش ميدهد.
وي اشتغال پيشتر زنان نسبت به مردان به راز و نياز با خدا را بعنوان يکي از اساسيترين تشرف زن به محضر باري تعالي برشمرد و گفت: آن وقتي که هنوز مرد به عنوان يک نوجوان مشغول بازي است، زن مشغول راز و نياز و نماز است. شش سال زمينه سازي کردن و از دوران نوجواني او را به حضور پذيرفتن، نماز را که عمود دين است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دين است و حج را که وفد الياللَّه است و مهمانان در آن سفر به ضيافتگاه خداوند ميروند، بر زن واجب کردن، اينها همه نشانه آن است که زن براي دريافت فضائل، شايستهتر از مرد است و اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتاي مرد است.
مرد وقتي پانزده سالگي را تمام نمود و وارد شانزدهمين سال زندگي شد، شايستگي خطاب الهي را کسب مينمايد و قبل از آن چنين لياقتي ندارد، زيرا بلوغ زمينه تشرف به مقام عبوديت است.
اين مفسر قرآن در مورد اهميت پاسداشت سن بلوغ و تشرف دانستن اين مرحله با استناد به مناجاتالذاکرين امام سجاد (صلوات اللَّه عليه) تصريح کرد: درباره يکي از علماي بنام شيعه ابن طاووس – رضوان اللَّه عليه – نقل شده است که روز بلوغش را جشن گرفت، او وقتي از پانزده سالگي وارد شانزدهمين سال زندگي شد دوستان و آشنايان خود را به شکرانه اين که من نَمُردم و سنّ من به حدّي رسيد که خداي سبحان با من سخن گفت و از من تکليف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان تا قبل از بلوغ، مورد خطاب تکليفي خدا نيست، و به هنگام بلوغ لياقت مييابد که مورد خطاب خداي سبحان واقع شود.
اين که اين جشن در اسلام مشروعيت دارد و جزو سنن هست يا نه؟ مسألهاي جداگانه است، کسي به قصد ورودِ سنّت اقدام به برگزاري اين مراسم نميکند، بلکه اين جشن را به شکرانه يک نعمت برگزار مينمايد. و شايد مرحوم سيد ابن طاووس زير پوشش اطلاقات اوليه که هر نعمتي به شما رسيده است حقشناس و شاکر باشيد، اين چنين عملي را انجام داده است.
بر اين اساس، بلوغ يک شرافت است. آنها که اهل سلوکند ميگويند ما مشرَّف شديم نه مکلّف، چون زحمت و مشقتي در کار نيست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجاتالذاکرين امام سجاد صلوات اللَّه و سلامه عليه ميخوانيم «يا من ذکره شرف» اي خدايي که نام تو مايه شرافت است.
اگر کسي به جايي برسد که ذکر خدا گويد و در سايه اين ذکر، به ياد خدا و خدا هم به ياد او باشد، شرافتي نصيب او گرديده است، و زن شش سال قبل از مرد به اين شرافت ميرسد. اگر چنانچه به اين نکته دقت شود، قبل از اين که مرد به راه بيفتد و در صراط مستقيم گام بردارد، زن بخش زيادي از اين راه را طي کرده است.
بنابراين هم آن محروميتهايي که زن در دوران عادت دارد قابل جبران است و هم اينکه شش سال قبل از مرد، بالغه ميشود همه نقصها را ترميم ميکند. بنابراين اگر نقصاني در ايمان باشد و علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه تنها قابل جبران است بلکه اگر زن به اين فکر بيفتد که دوران شش ساله را مغتنم بشمارد عظمتي فزونتر نيز خواهد يافت.
از آنچه گفته شد روشن ميشود سِرّ بيان حضرت امير سلاماللَّه عليه در نهجالبلاغه که در وصف زن خطاب به امام مجتبي عليه السلام ميفرمايد« فاِنّ المرأه ريحانه وليست بقهرمانه ». يعني اين که زن ريحان است، بايد او را زودتر از مرد، تحت تربيت و تکليف قرار داد، در غير اين صورت ضايع ميشود.
روايتي ديگر نيز از حضرت صادق سلاماللَّه عليه نقل شده است که ميفرمايد: »من اتّخذ امرأه فليکرمها فانّما امرأه أحدکم لعبه فمن اتّخذها فلا يضيّعها». مراد از لعب در روايت، بازيچه و اسباببازي نيست، بلکه يعني زن ريحانه است اين ريحانه را ضايع نکنيد. اسلام به اولياي مدرسه و منزل دستور ميدهد که به دخترها بيش از پسرها رسيدگي کنيد.
اگر تکليف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع ميشود بنابراين اولياي منزل و مدرسه مسؤوليتشان نسبت به دخترها بيش از پسرهاست.
منبع:رهيافتگان