پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال 1399
پيام نوروزي حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران به مناسبت آغاز سال ????
حضرت آيتالله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي در پيامي بهمناسبت آغاز سال ????، سال جديد را سال «جهش توليد» نامگذاري کردند.
متن پيام رهبر انقلاب اسلامي به شرح زير است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
يا مقلّب القلوب و الابصار، يا مدبّر الليل و النّهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال.
نوروز امسال ما مصادف است با روز شهادت حضرت موسيبنجعفر (سلام الله عليه)؛ لذا مناسب است بخشي از صلوات مخصوص آن بزرگوار را در آغاز سخن عرض کنيم: اَللهُمَّ صَلِّ عَلي مُوسَي بنِ جَعفَرٍ وَصيِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخيارِ وَ عَيبَهِ الاَنوارِ ... حَليفِ السَّجدَهِ الطَّويلَهِ وَ الدُّموعِ الغَزيرَهِ وَ المُناجاهِ الکَثيرَه؛(?) الل?همّ صَلّ عليه و علي آبائه و ابنائه الطّيّبين الطّاهرين المعصومين و رَحمه الله و برکاته.
تبريک عرض ميکنم عيد سعيد مبعث را و عيد نوروز پُرطراوت را به همهي ملّت عزيز ايران؛ بخصوص به خانوادههاي معظّم و معزّز شهيدان و به جانبازان و خانوادههاي صبور و زحمتکش آنها و به جهادگران عرصهي سلامت که در اين چند هفته خوش درخشيدند و به همهي خدمتگزاران سختکوشي که در شرايط دشوار، گوشهاي از کار را بر عهده گرفتند و با اخلاص و علاقهمندي و انگيزه در فضاي شهر، در فضاي روستا، در فضاي جادّه، در فضاي مرز، و در جايجاي کشور مشغول خدمت هستند؛ به همهي آنها تبريک عرض ميکنم؛ عيدتان مبارک. و به روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طيّبهي شهيدان درود ميفرستم.
لازم ميدانم تسليت و تبريکي هم عرض بکنم به خانوادههاي شهداي سال ??؛ چه شهداي دفاع از حرم، چه شهداي مرزها و در رأس آنها شهيد عزيز و بزرگوار ما، شهيد سردار سليماني و همراهانش، و شهيد ابومهدي مهندس و همراهانش و همچنين شهداي حادثهي کرمان، و شهداي حادثهي هواپيما و شهداي سلامت، [يعني] اين کساني که در راه خدمت به بيماران به درجهي رفيع مرگ در راه خدا و شهادت در راه خدا رسيدهاند؛ به همهي خانوادههايشان، هم تسليت عرض ميکنيم، هم عيد را و مقامات فرزندانشان را تبريک ميگوييم. و معتقديم که همهي اين حوادث انشاءالله به نفع ملّت ايران تمام خواهد شد که حالا عرض ميکنيم.
سال ?? براي ملّت ايران يک سال پُرتلاطم بود؛ سالي بود که با سيل آغاز شد، با کرونا تمام شد. در طول سال هم حوادث گوناگوني براي کشور و براي برخي از مردم کشور پيش آمد؛ حوادثي از قبيل زلزله، تحريمها و امثال اينها. اوج اين حوادث عبارت بود از جنايت تروريستي آمريکا و شهادت سردار نامدار ايران و اسلام، شهيد سليماني. در طول سال گرفتاريهاي مردم هم کم نبود؛ سال به اين شکل گذشت؛ بنابراين سال سختي بود. لکن نکتهي مهم اين است که در کنار سختيها، سربلنديهايي هم در اين سال وجود داشت که بعضي از آنها هم بيسابقه بود و ملّت ايران به معناي واقعي کلمه درخشيد.
در سيل اوّل سال، سيلِ مردم مؤمن و باهمّت، به سمت استانهاي سيلزده و شهرها و روستاهاي سيلزده روانه شدند براي کمک به مردم. مردم عزيز ما -از پير و جوان- مناظر زيبايي خلق کردند و رفتند به سمت مناطق سيلزده، خانهها را که پُر از گلولاي بود شستند، خالي کردند، اثاث و فرش و زندگي را براي آن مردم شستند و سختي سيل را تخفيف دادند براي مردم.
در حادثهي شهادت بزرگِ شهيد عزيز ما، مردم يک حرکت عظيمي را انجام دادند؛ حضور دَهها ميليوني خودشان را به رخ دنيا کشيدند. آن اجتماعي که در تهران تشکيل شد و اجتماعاتي که در قم، در اهواز، در اصفهان، در مشهد، در تبريز، در کرمان تشکيل شد، اجتماعاتي بود که به طور معمول در هيچ نقطهاي از دنيا به اين حجم و با اين شدّت و با اين انگيزه انسان مشاهده نميکند؛ در تاريخ ما هم بينظير بود. حضور مردمي و هيجان عمومي و اينکه مردم نشان بدهند به چه چيزهايي دلبسته هستند، خيلي مهم بود براي آبروي کشور و براي عزّت ملّت ايران.
در قضيّهي اين بيماري اخير، [يعني] کرونا، فداکاريها به قدري چشمگير بود که افرادي را که در خارج از اين کشور هم هستند به تحسين وادار کرد؛ در درجهي اوّل مجموعههاي درماني؛ پزشکان، پرستاران، بهياران، مديران، کارکنان حول و حوش بيمارستانها. در کنار اينها مجموعههاي مردمي داوطلب، دانشجويان، طلّاب، بسيجيها و عناصر گوناگون که رفتند در خدمت درمان و پرستاري از اين بيماران قرار گرفتند، به ياري درمانکنندگان رفتند؛ همهي اينها مايهي عزّت و آبرو است. مجموعههاي پشتيباني، کساني که کارخانههاي خودشان را، حتّي بعضي خانههاي خودشان را در اختيار توليد وسايل و امکانات مورد نياز مثل دستکش يا فرض کنيد که ماسک و از اين قبيل براي بيماران يا براي عامّهي مردم، آحاد مردم قرار دادند. مجموعههاي خدماتي، مثل آن کساني که رفتند درون خيابانها براي ضدّعفوني کردنِ خيابان يا حتّي نقاطي که مردم به آنها مراجعه ميکنند. يا مجموعههايي مثل جوانهايي که تصميم گرفتند به افراد مسن کمک کنند، درِ خانههاي آنها بروند، خريدهاي آنها را انجام بدهند. يا آنهايي که اجناسي را تهيه کردند، مجّاني به مردم دادند؛ دستکش مجاني، ماسک مجاني. بعضي به کسبهي مشکلدار کمک کردند؛ اجاره نگرفتند، طلبکاريهاي خودشان را به تأخير انداختند و از اين قبيل خدماتي که انجام گرفت. اينها آن زيباييهايي است که در خلال حوادث سخت خودش را نشان ميدهد؛ ملّت ايران، فضايل خودش را در اين مجموعهها، در اين کارهايي که من به اندکي از آنها اشاره کردم، نشان داد. من قلباً و صميمانه از همهي آن کساني که اشاره کردم و نام بردم تشکّر ميکنم و مژده ميدهم که پاداش الهي در انتظار آنها است؛ چه پاداش دنيوي و چه پاداش اخروي.
خب، اين يک آزمون دشوار بود. آزمونهاي سال ??، آزمونهاي دشواري بود امّا غلبهي بر دشواريها و عبور از دشواريها با روحيه، اين خود موجب قدرتمند شدن يک ملّت است. يک ملّت با راحتطلبي و رفاهجوييِ محض نخواهد [توانست] به جايي برسد؛ مواجههي با مشکلات و حفظ روحيهي خود در مقابلهي با مشکلات و غلبهي بر مشکلات -که انشاءالله اين غلبه را ملّت ايران کرده است و بعد از اين هم خواهد کرد- است که به ملّتها اقتدار و اعتبار ميدهد.
يک نکتهي ديگر هم البتّه در اين حوادث هست -چه حوادث طبيعي مثل سيل و زلزله و امثال اينها، چه حوادث دستساز بيگانهها مثل تحريم و امثال اينها- که انسان را متوجّه ضعفهاي خودش ميکند؛ چه ضعفهاي طبيعيِ خودمان، که انسان بداند جاي مغرور شدن نيست، ما همه ضعيف هستيم، آسيبپذير هستيم، و چه ضعفهايي که در مواجههي با حوادث، انسان به طور قهري دچار آن ضعفها ميشود. ضعفهاي خودمان را بشناسيم؛ انسان از غرور و از غفلت خارج بشود، متوجّه خدا بشود، از خدا کمک بخواهد. خابَ الوافِدونَ عَلي? غَيرِکَ وَ خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ اِلّا لَکَ وَ ضاعَ المُلِمّونَ اِلّا بِک؛(?) اين از دعاهاي ماه رجب است. فقط به درِ خانهي خدا بايد رفت؛ درِ خانهي «ديگري» برويم، نااميد برميگرديم؛ دست به طرف «ديگري» غير از خدا دراز کنيم، دستمان تُهي برخواهد گشت. همهي ابزارهاي عالم وسايل الهي هستند، او مسبّبالاسباب است؛ با اين اسباب بايد کار کنيم، از اين اسباب استفاده کنيم، امّا نتيجه و اثر را از خداي متعال بخواهيم. اين هم يک نکته.
و اما سال ??، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خداي متعال ميخواهيم که اين سال را سال پيروزيهاي بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقيّهالله (ارواحنا فداه) که ناخداي اين کشتي او است، عرض ميکنيم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ايران را حمايت کند، کمک کند. به ملّت ايران هم عرض ميکنم همان طور که در طول اين سالهاي متمادي -نه فقط سال ??- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحيه برخورد کردند، بعد از اين هم با روحيه و با اميد برخورد کنند با همهي حوادث، و مطمئن باشند که تلخيها خواهد گذشت، و «اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا».(?) قطعاً يُسر در انتظار ملّت ايران است؛ در اين ترديدي نيست. اينکه حالا بعضي تصوّر کنند که در فلان نقطهي از تشکيلاتِ کشور کمکاري ميشود، اين را هم بنده تأييد نميکنم. ما از نزديک شاهد هستيم، ميبينيم؛ همه مشغولند، همه مشغول کار و تلاشند، هر کس به قدر خودش؛ مجموعههاي علمي و تحقيقي يک جور، فعّالان اجتماعي يک جور، مسئولان دولتي و قضائي يک جور، و انشاءالله خداوند متعال به همهي اين تلاشها هم برکت خواهد داد و ملّت را از اين گذرگاه، با عافيت و با سربلندي انشاءالله عبور خواهد داد.
و امّا شعار سال. سال ?? را ما به عنوان سال «رونق توليد» معرّفي کرديم و من به ملّت عزيز ايران عرض ميکنم از اين شعار استقبال شد، در عمل؛ حالا در آغازِ کار، صاحبنظران استقبال کردند، گفتند توليد نقطهي اصلي است امّا در عمل هم استقبال شد. طبق گزارشهاي موثّقي که در اختيار بنده هست، توليد کشور حرکتي پيدا کرد؛ برخي از کارخانههايي که راکد شده بودند و تعطيل شده بودند، به کار برگشتند؛ بعضي که زير ظرفيّت کار ميکردند، ظرفيّت خوبي پيدا کردند؛ شرکتهاي دانشبنيان وارد ميدان شدند؛ دستگاههاي مختلف تلاش کردند و کار کردند، توليد حرکتي پيدا کرد، يک کاري انجام گرفت. مسئلهي پژوهش -که سرچشمهي توليد، پژوهش و تحقيق است- در کشور به طور جدّي در اين سال انجام گرفت که ما نمونههايش را ديديم. خب، اين کارها شده است در کشور، اين جور نيست که کار نشده باشد، لکن آنچه من ميخواهم بگويم اين است که اين کاري که تا حالا شده شايد حتّي يکدهمِ آن چيزي که براي کشور احتياج است نباشد. البتّه من «يکدهم» را از روي آمارِ دقيق نميگويم، بلکه حدس ميزنم «يکدهم»؛ يعني شايد واقعاً ده برابرِ اين، کار بايد انجام بگيرد؛ چه کار تحقيقي، چه کار توليدي، چه کارهاي گوناگون از همين قبيل، تا رونق توليد در زندگي مردم اثر خودش را نشان بدهد. در سال ?? توليد تکان خورد، حرکت کرد و راه افتاد تا يک حدودي، لکن اثري در زندگي مردم از آن محسوس نشد. ما بايستي توليد را به جايي برسانيم که در زندگيِ مردم اثر بگذارد. البتّه مسائل اقتصادي کشور مسائل متعدّدي است -مسئلهي اصلاحات بانکي، اصلاحات گمرکي، اصلاحات مالياتي، بهبود فضاي کسب و کار و از اين قبيل- لکن نقش توليد يک نقش يگانه و بيهمتايي است. اگر ما بتوانيم توليد را راه بيندازيم و با توجّه به بازارِ وسيعِ خودِ کشور در داخل -اگر چه که توليد به فروش و به بازارهاي خارجي احتياج دارد، امّا ما هم ضمن اينکه ميتوانيم با بازارهاي خارجي ارتباط داشته باشيم، عمدهي بازار فروش ما داخل کشور است با اين جمعيّت هشتاد ميليوني- اگر بشود توليد را انشاءالله حرکت بدهيم و پيش ببريم، مشکلات اقتصادي قطعاً تمام خواهد شد و اين تحريمهايي که کردهاند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهايي داشته لکن سودهايي هم در کنارش وجود داشته؛ يعني ما را وادار کرده به اينکه به فکر امکانات خودمان باشيم، به فکر تهيّهي لوازم زندگي و نيازهاي کشور از طريق امکانات داخلي باشيم، که اين براي ما خيلي مغتنم است و همين انشاءالله ادامه پيدا خواهد کرد. پس بنابراين، ما باز به توليد نياز داريم.
سال گذشته گفتيم «رونق توليد»، امسال بنده عرض ميکنم «جهش توليد»؛ امسال سالِ جهشِ توليد است. اين شد شعار امسال؛ کساني که دستاندرکار هستند جوري عمل کنند که توليد انشاءالله جهش پيدا کند و يک تغيير محسوسي در زندگي مردم انشاءالله به وجود بياورد. البتّه اين احتياج به برنامهريزي دارد؛ سازمان برنامه به نحوي، مجلس شورا و مرکز تحقيقاتش به نحوي، قوهي قضائيّه به نحوي -قوهي قضائيّه هم نقش دارد- مجموعههاي دانشبنيان به نحوي. مجموعههاي جوان و مبتکر بحمدالله در کشور زيادند و بنده در طول امسال -سال ??- و سال قبل، با تعدادي از اينها نشستهاي بسيار خوب و مفيدي داشتم، آنها را از نزديک ديدم، حرفهايشان را از نزديک شنفتم؛ جوانهاي علاقهمند به کار و پاي کار و پُراميد و پُرنيرو و پُرانگيزه و پُر استعداد و ابتکار. اينها بحمدالله هستند؛ اينها بايد همه در برنامهريزيها شرکت کنند و اين کار با برنامهريزي انشاءالله پيش برود.
اميدواريم که سال بر همهي شما مبارک باشد و عيد سعيد مبعث بر همهي شما مبارک باشد و انشاءالله مشمول توجّهات الهي قرار بگيريد و ملّت ايران به طور روزافزون به توجّهات و توسلات و معنويّاتِ خود بيفزايد.
متن پيام رهبر انقلاب اسلامي به شرح زير است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
يا مقلّب القلوب و الابصار، يا مدبّر الليل و النّهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال.
نوروز امسال ما مصادف است با روز شهادت حضرت موسيبنجعفر (سلام الله عليه)؛ لذا مناسب است بخشي از صلوات مخصوص آن بزرگوار را در آغاز سخن عرض کنيم: اَللهُمَّ صَلِّ عَلي مُوسَي بنِ جَعفَرٍ وَصيِّ الاَبرارِ وَ اِمامِ الاَخيارِ وَ عَيبَهِ الاَنوارِ ... حَليفِ السَّجدَهِ الطَّويلَهِ وَ الدُّموعِ الغَزيرَهِ وَ المُناجاهِ الکَثيرَه؛(?) الل?همّ صَلّ عليه و علي آبائه و ابنائه الطّيّبين الطّاهرين المعصومين و رَحمه الله و برکاته.
تبريک عرض ميکنم عيد سعيد مبعث را و عيد نوروز پُرطراوت را به همهي ملّت عزيز ايران؛ بخصوص به خانوادههاي معظّم و معزّز شهيدان و به جانبازان و خانوادههاي صبور و زحمتکش آنها و به جهادگران عرصهي سلامت که در اين چند هفته خوش درخشيدند و به همهي خدمتگزاران سختکوشي که در شرايط دشوار، گوشهاي از کار را بر عهده گرفتند و با اخلاص و علاقهمندي و انگيزه در فضاي شهر، در فضاي روستا، در فضاي جادّه، در فضاي مرز، و در جايجاي کشور مشغول خدمت هستند؛ به همهي آنها تبريک عرض ميکنم؛ عيدتان مبارک. و به روح مطهّر امام بزرگوار و ارواح طيّبهي شهيدان درود ميفرستم.
لازم ميدانم تسليت و تبريکي هم عرض بکنم به خانوادههاي شهداي سال ??؛ چه شهداي دفاع از حرم، چه شهداي مرزها و در رأس آنها شهيد عزيز و بزرگوار ما، شهيد سردار سليماني و همراهانش، و شهيد ابومهدي مهندس و همراهانش و همچنين شهداي حادثهي کرمان، و شهداي حادثهي هواپيما و شهداي سلامت، [يعني] اين کساني که در راه خدمت به بيماران به درجهي رفيع مرگ در راه خدا و شهادت در راه خدا رسيدهاند؛ به همهي خانوادههايشان، هم تسليت عرض ميکنيم، هم عيد را و مقامات فرزندانشان را تبريک ميگوييم. و معتقديم که همهي اين حوادث انشاءالله به نفع ملّت ايران تمام خواهد شد که حالا عرض ميکنيم.
سال ?? براي ملّت ايران يک سال پُرتلاطم بود؛ سالي بود که با سيل آغاز شد، با کرونا تمام شد. در طول سال هم حوادث گوناگوني براي کشور و براي برخي از مردم کشور پيش آمد؛ حوادثي از قبيل زلزله، تحريمها و امثال اينها. اوج اين حوادث عبارت بود از جنايت تروريستي آمريکا و شهادت سردار نامدار ايران و اسلام، شهيد سليماني. در طول سال گرفتاريهاي مردم هم کم نبود؛ سال به اين شکل گذشت؛ بنابراين سال سختي بود. لکن نکتهي مهم اين است که در کنار سختيها، سربلنديهايي هم در اين سال وجود داشت که بعضي از آنها هم بيسابقه بود و ملّت ايران به معناي واقعي کلمه درخشيد.
در سيل اوّل سال، سيلِ مردم مؤمن و باهمّت، به سمت استانهاي سيلزده و شهرها و روستاهاي سيلزده روانه شدند براي کمک به مردم. مردم عزيز ما -از پير و جوان- مناظر زيبايي خلق کردند و رفتند به سمت مناطق سيلزده، خانهها را که پُر از گلولاي بود شستند، خالي کردند، اثاث و فرش و زندگي را براي آن مردم شستند و سختي سيل را تخفيف دادند براي مردم.
در حادثهي شهادت بزرگِ شهيد عزيز ما، مردم يک حرکت عظيمي را انجام دادند؛ حضور دَهها ميليوني خودشان را به رخ دنيا کشيدند. آن اجتماعي که در تهران تشکيل شد و اجتماعاتي که در قم، در اهواز، در اصفهان، در مشهد، در تبريز، در کرمان تشکيل شد، اجتماعاتي بود که به طور معمول در هيچ نقطهاي از دنيا به اين حجم و با اين شدّت و با اين انگيزه انسان مشاهده نميکند؛ در تاريخ ما هم بينظير بود. حضور مردمي و هيجان عمومي و اينکه مردم نشان بدهند به چه چيزهايي دلبسته هستند، خيلي مهم بود براي آبروي کشور و براي عزّت ملّت ايران.
در قضيّهي اين بيماري اخير، [يعني] کرونا، فداکاريها به قدري چشمگير بود که افرادي را که در خارج از اين کشور هم هستند به تحسين وادار کرد؛ در درجهي اوّل مجموعههاي درماني؛ پزشکان، پرستاران، بهياران، مديران، کارکنان حول و حوش بيمارستانها. در کنار اينها مجموعههاي مردمي داوطلب، دانشجويان، طلّاب، بسيجيها و عناصر گوناگون که رفتند در خدمت درمان و پرستاري از اين بيماران قرار گرفتند، به ياري درمانکنندگان رفتند؛ همهي اينها مايهي عزّت و آبرو است. مجموعههاي پشتيباني، کساني که کارخانههاي خودشان را، حتّي بعضي خانههاي خودشان را در اختيار توليد وسايل و امکانات مورد نياز مثل دستکش يا فرض کنيد که ماسک و از اين قبيل براي بيماران يا براي عامّهي مردم، آحاد مردم قرار دادند. مجموعههاي خدماتي، مثل آن کساني که رفتند درون خيابانها براي ضدّعفوني کردنِ خيابان يا حتّي نقاطي که مردم به آنها مراجعه ميکنند. يا مجموعههايي مثل جوانهايي که تصميم گرفتند به افراد مسن کمک کنند، درِ خانههاي آنها بروند، خريدهاي آنها را انجام بدهند. يا آنهايي که اجناسي را تهيه کردند، مجّاني به مردم دادند؛ دستکش مجاني، ماسک مجاني. بعضي به کسبهي مشکلدار کمک کردند؛ اجاره نگرفتند، طلبکاريهاي خودشان را به تأخير انداختند و از اين قبيل خدماتي که انجام گرفت. اينها آن زيباييهايي است که در خلال حوادث سخت خودش را نشان ميدهد؛ ملّت ايران، فضايل خودش را در اين مجموعهها، در اين کارهايي که من به اندکي از آنها اشاره کردم، نشان داد. من قلباً و صميمانه از همهي آن کساني که اشاره کردم و نام بردم تشکّر ميکنم و مژده ميدهم که پاداش الهي در انتظار آنها است؛ چه پاداش دنيوي و چه پاداش اخروي.
خب، اين يک آزمون دشوار بود. آزمونهاي سال ??، آزمونهاي دشواري بود امّا غلبهي بر دشواريها و عبور از دشواريها با روحيه، اين خود موجب قدرتمند شدن يک ملّت است. يک ملّت با راحتطلبي و رفاهجوييِ محض نخواهد [توانست] به جايي برسد؛ مواجههي با مشکلات و حفظ روحيهي خود در مقابلهي با مشکلات و غلبهي بر مشکلات -که انشاءالله اين غلبه را ملّت ايران کرده است و بعد از اين هم خواهد کرد- است که به ملّتها اقتدار و اعتبار ميدهد.
يک نکتهي ديگر هم البتّه در اين حوادث هست -چه حوادث طبيعي مثل سيل و زلزله و امثال اينها، چه حوادث دستساز بيگانهها مثل تحريم و امثال اينها- که انسان را متوجّه ضعفهاي خودش ميکند؛ چه ضعفهاي طبيعيِ خودمان، که انسان بداند جاي مغرور شدن نيست، ما همه ضعيف هستيم، آسيبپذير هستيم، و چه ضعفهايي که در مواجههي با حوادث، انسان به طور قهري دچار آن ضعفها ميشود. ضعفهاي خودمان را بشناسيم؛ انسان از غرور و از غفلت خارج بشود، متوجّه خدا بشود، از خدا کمک بخواهد. خابَ الوافِدونَ عَلي? غَيرِکَ وَ خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ اِلّا لَکَ وَ ضاعَ المُلِمّونَ اِلّا بِک؛(?) اين از دعاهاي ماه رجب است. فقط به درِ خانهي خدا بايد رفت؛ درِ خانهي «ديگري» برويم، نااميد برميگرديم؛ دست به طرف «ديگري» غير از خدا دراز کنيم، دستمان تُهي برخواهد گشت. همهي ابزارهاي عالم وسايل الهي هستند، او مسبّبالاسباب است؛ با اين اسباب بايد کار کنيم، از اين اسباب استفاده کنيم، امّا نتيجه و اثر را از خداي متعال بخواهيم. اين هم يک نکته.
و اما سال ??، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خداي متعال ميخواهيم که اين سال را سال پيروزيهاي بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقيّهالله (ارواحنا فداه) که ناخداي اين کشتي او است، عرض ميکنيم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ايران را حمايت کند، کمک کند. به ملّت ايران هم عرض ميکنم همان طور که در طول اين سالهاي متمادي -نه فقط سال ??- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحيه برخورد کردند، بعد از اين هم با روحيه و با اميد برخورد کنند با همهي حوادث، و مطمئن باشند که تلخيها خواهد گذشت، و «اِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا».(?) قطعاً يُسر در انتظار ملّت ايران است؛ در اين ترديدي نيست. اينکه حالا بعضي تصوّر کنند که در فلان نقطهي از تشکيلاتِ کشور کمکاري ميشود، اين را هم بنده تأييد نميکنم. ما از نزديک شاهد هستيم، ميبينيم؛ همه مشغولند، همه مشغول کار و تلاشند، هر کس به قدر خودش؛ مجموعههاي علمي و تحقيقي يک جور، فعّالان اجتماعي يک جور، مسئولان دولتي و قضائي يک جور، و انشاءالله خداوند متعال به همهي اين تلاشها هم برکت خواهد داد و ملّت را از اين گذرگاه، با عافيت و با سربلندي انشاءالله عبور خواهد داد.
و امّا شعار سال. سال ?? را ما به عنوان سال «رونق توليد» معرّفي کرديم و من به ملّت عزيز ايران عرض ميکنم از اين شعار استقبال شد، در عمل؛ حالا در آغازِ کار، صاحبنظران استقبال کردند، گفتند توليد نقطهي اصلي است امّا در عمل هم استقبال شد. طبق گزارشهاي موثّقي که در اختيار بنده هست، توليد کشور حرکتي پيدا کرد؛ برخي از کارخانههايي که راکد شده بودند و تعطيل شده بودند، به کار برگشتند؛ بعضي که زير ظرفيّت کار ميکردند، ظرفيّت خوبي پيدا کردند؛ شرکتهاي دانشبنيان وارد ميدان شدند؛ دستگاههاي مختلف تلاش کردند و کار کردند، توليد حرکتي پيدا کرد، يک کاري انجام گرفت. مسئلهي پژوهش -که سرچشمهي توليد، پژوهش و تحقيق است- در کشور به طور جدّي در اين سال انجام گرفت که ما نمونههايش را ديديم. خب، اين کارها شده است در کشور، اين جور نيست که کار نشده باشد، لکن آنچه من ميخواهم بگويم اين است که اين کاري که تا حالا شده شايد حتّي يکدهمِ آن چيزي که براي کشور احتياج است نباشد. البتّه من «يکدهم» را از روي آمارِ دقيق نميگويم، بلکه حدس ميزنم «يکدهم»؛ يعني شايد واقعاً ده برابرِ اين، کار بايد انجام بگيرد؛ چه کار تحقيقي، چه کار توليدي، چه کارهاي گوناگون از همين قبيل، تا رونق توليد در زندگي مردم اثر خودش را نشان بدهد. در سال ?? توليد تکان خورد، حرکت کرد و راه افتاد تا يک حدودي، لکن اثري در زندگي مردم از آن محسوس نشد. ما بايستي توليد را به جايي برسانيم که در زندگيِ مردم اثر بگذارد. البتّه مسائل اقتصادي کشور مسائل متعدّدي است -مسئلهي اصلاحات بانکي، اصلاحات گمرکي، اصلاحات مالياتي، بهبود فضاي کسب و کار و از اين قبيل- لکن نقش توليد يک نقش يگانه و بيهمتايي است. اگر ما بتوانيم توليد را راه بيندازيم و با توجّه به بازارِ وسيعِ خودِ کشور در داخل -اگر چه که توليد به فروش و به بازارهاي خارجي احتياج دارد، امّا ما هم ضمن اينکه ميتوانيم با بازارهاي خارجي ارتباط داشته باشيم، عمدهي بازار فروش ما داخل کشور است با اين جمعيّت هشتاد ميليوني- اگر بشود توليد را انشاءالله حرکت بدهيم و پيش ببريم، مشکلات اقتصادي قطعاً تمام خواهد شد و اين تحريمهايي که کردهاند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهايي داشته لکن سودهايي هم در کنارش وجود داشته؛ يعني ما را وادار کرده به اينکه به فکر امکانات خودمان باشيم، به فکر تهيّهي لوازم زندگي و نيازهاي کشور از طريق امکانات داخلي باشيم، که اين براي ما خيلي مغتنم است و همين انشاءالله ادامه پيدا خواهد کرد. پس بنابراين، ما باز به توليد نياز داريم.
سال گذشته گفتيم «رونق توليد»، امسال بنده عرض ميکنم «جهش توليد»؛ امسال سالِ جهشِ توليد است. اين شد شعار امسال؛ کساني که دستاندرکار هستند جوري عمل کنند که توليد انشاءالله جهش پيدا کند و يک تغيير محسوسي در زندگي مردم انشاءالله به وجود بياورد. البتّه اين احتياج به برنامهريزي دارد؛ سازمان برنامه به نحوي، مجلس شورا و مرکز تحقيقاتش به نحوي، قوهي قضائيّه به نحوي -قوهي قضائيّه هم نقش دارد- مجموعههاي دانشبنيان به نحوي. مجموعههاي جوان و مبتکر بحمدالله در کشور زيادند و بنده در طول امسال -سال ??- و سال قبل، با تعدادي از اينها نشستهاي بسيار خوب و مفيدي داشتم، آنها را از نزديک ديدم، حرفهايشان را از نزديک شنفتم؛ جوانهاي علاقهمند به کار و پاي کار و پُراميد و پُرنيرو و پُرانگيزه و پُر استعداد و ابتکار. اينها بحمدالله هستند؛ اينها بايد همه در برنامهريزيها شرکت کنند و اين کار با برنامهريزي انشاءالله پيش برود.
اميدواريم که سال بر همهي شما مبارک باشد و عيد سعيد مبعث بر همهي شما مبارک باشد و انشاءالله مشمول توجّهات الهي قرار بگيريد و ملّت ايران به طور روزافزون به توجّهات و توسلات و معنويّاتِ خود بيفزايد.
والسّلام عليکم و رحمهالله و برکاته
: