بهاي انقلابيماندن کوبا +تصاوير
بخشي از نامه 1500 کلمهاي «فيدل کاسترو»، رييس جمهور سابق کوبا در واکنش به سفر هفته گذشته اوباما به اين کشور رهبر سابق کوبا در اين نامه نسبتا بلند خود در پاسخ به خواست اوباما براي «فراموشي گذشتهها و چشمدوختن به دوستي آينده»، محاصره بيرحمانه 60 ساله کوبا توسط آمريکا، خصومت نيمقرني آن از طريق وضع تحريمهاي سنگين تجاري، حمله به تماميت ارضي کوبا در جريان تجاوز به خليج خوکها در 1961 و سرنگوني هواپيماي کوبايي توسط کوباييهاي تبعيدي مورد حمايت آمريکا و کشتهشدن 73 سرنشين آن در 1976 را يادآور شد.
«ما نيازي به هديه از جانب امپراتوري (آمريکا) نداريم.». اين بخشي از نامه 1500 کلمهاي «فيدل کاسترو»، رييس جمهور سابق کوبا در واکنش به سفر هفته گذشته اوباما به اين کشور بود که در روزهاي اخير در رسانههاي دولتي کوبا منتشر شد.
صحنه جنجالي نشست خبري کاسترو و اوباما که در پايان آن رئيس جمهور کوبا مانع از حرکت اوباما براي در آغوشکشيدن خود شد
فيدل ضمن برشمردن تاريخچه دشمنيهاي آمريکا نسبت به کشورش و تاکيد مجدد بر استقلال کوبا، به امريکا هشدار داد که کشورش نيازي به الطاف آمريکايي ندارد. رهبر سابق کوبا در اين نامه نسبتا بلند خود در پاسخ به خواست اوباما براي «فراموشي گذشتهها و چشمدوختن به دوستي آينده»، محاصره بيرحمانه 60 ساله کوبا توسط آمريکا، خصومت نيمقرني آن از طريق وضع تحريمهاي سنگين تجاري، حمله به تماميت ارضي کوبا در جريان تجاوز به خليج خوکها در 1961 و سرنگوني هواپيماي کوبايي توسط کوباييهاي تبعيدي مورد حمايت آمريکا و کشتهشدن 73 سرنشين آن در 1976 را يادآور شد.
گفتني است که در جريان سفر سه روزه اوباما به کوبا، رييس جمهور آمريکا حتي يک بار هم نام فيدل را به زبان نياورد، ولي چند ديدار با برادر 84 ساله او، رائول، رييس جمهور فعلي کشور داشت. رائول هم ضمن استقبال سرد از اوباما، چندبار در جريان کنفرانس مطبوعاتي مشترک، به صراحت و به طور مستقيم در برابر رييس جمهور امريکا موضع گرفت، تا نشان دهد که همان انقلابي ديروز است که در دهه 1950، در کوههاي سييرا مائسترا بر عليه حکومت دست نشانده آمريکاي «فولجنسيو باتيستا»، در کنار فيدل و چه گوارا جنگيده بود.
از راست: چه گوارا، رائول و فيدل در دوران اوج انقلابي گري
اما فيدل و رائول چرا در برابر اوباما و لبخندهاي آمريکا چنين موضعي گرفتهاند؟ آنها چرا به رويکرد جديد واشينگتن براي نزديکي به هاوانا با چشم ترديد نگاه ميکنند؟ آن دو و ساير رهبران کوبا نگران از دست رفتن کدام دستاوردها به واسطه آغوش گشودن به روي آمريکا هستند؟
رائول و فيدل، همچنان انقلابي
تصويري که رسانههاي غربي در همه اين سالها از کوبا به دست دادهاند، تصوير کشوري فقير، بدبخت و منزوي است که تحت ديکتاتوري برادران کاسترو دست و پا ميزند و در خقفان نبود آزادي از عشق دموکراسي از نوع آمريکايي بيتاب است. اين تصوير تا چه اندازه درست است؟ در گزارش پيش رو سعي داريم بر بخشي از آن چه که انقلاب کوبا در عمر 6 دههاي خود صورت داده است، پرتوي بيافکنيم، تا تصويري ملموستر از دغدغههاي رهبران کوبا ارايه دهيم.
کوبا؛ يک انقلاب واقعي در نظام آموزش
از 1959، يعني زمان پيروزي انقلاب کوبا، اين کشور يک انقلاب واقعي در آموزش به راه انداخت. بيسوادي و عقبماندگي تحصيلي پيش از 1959 يک مشکل حاد در کوبا بود. اولين و بزرگ ترين دستاورد کوبا در زمينه آموزش، ريشهکني بيسوادي بود(در 1959، نرخ بيسوادي حدود 25 درصد بود).
پوستر کمپين سوادآموزي در کوبا
دولت انقلابي کارزار سواداموزي به راه انداخت که در آن حدود 280000 داوطلب کار آموزش توده مردم را به عهده گرفتند و توانستند در عرض يک سال تقريبا بيسوادي را به کل ريشه کن کنند.
داوطلبان کمپين سوادآموزي
مدت کوتاهي بعد، تحصيلات رايگان در همه مقاطع، از پيش دبستاني تا آخر دکترا، در دستور کار دولت قرار گرفت و اجرايي شد. اين تحصيلات که در اختيار همه اقشار جامعه کوبا قرار دارد، توسط قانون اساسي و دولت کوبا تضمين شده است.
کوبا امروز بيشترين سرانه آموزگار را به نسبت جمعيت خود در جهان دارد. رهبران انقلاب کوبا از ابتدا به اهميت بنيادين آموزش عمومي واقف بودند. آنها ميدانستند که اموزش، اولين گام در تحقق شخصيت فردي هر کوبايي است که در نهايت خير آن به کل جامعه ميرسد. به علاوه، آموزش رايگان براي همه، يک ابزار عملي و موثر براي تحقق برابري در جامعه هم هست. حتي در جامعهاي که نابرابر طبقاتي حذفشده باشد، نابرابري آموزشي و شغلي به جاي ميماند. وقتي تحصيلات از ابتدا تا به انتها براي همه آحاد جامعه ممکن، در دسترس و رايگان باشد، بخش مهمي از پيش زمينههاي برابري محقق ميگردد.
معجزه در نظام سلامت
نظام سلامت در کوبا همچون نظام آموزش، کاملا رايگان است- از گهواره تا گور. نه تنها اين نظام سلامت رايگان است، که يکي از بهترينها در جهان هم محسوب ميشود.
پيش از انقلاب 1959، اکثريت عمده کوباييها دسترسي محدودي به خدمات پزشکي و سلامت داشتند. نخبگان سرمايهدار، پزشکان خصوصي خود را داشتند، ولي فقراء تنها به چند بيمارستان محدود با امکانات ابتدايي دسترسي داشتند و داروها و وسايل درمان بسيار گران بود. در روستاها وضع بسيار وخيم تر بود. عملا چيزي به نام خدمات پزشکي در روستاهاي کوبا وجود نداشت.
يکي از شعارهاي اصلي انقلاب کوبا اين بود که نظام سلامت همگاني و رايگان، حق پايهاي شهروندان کوباست. انقلاب کوبا در واقع يک جور اخلاق پزشکي جديد را در اين کشور پايهريزي کرد- پزشکي نه براي منفعت شخصي، که براي خدمت به خلق. قانون اساسي 1976 کوبا صراحت دارد که : «دولت حق تامين خدمات پزشکي و بيمارستاني را از طريق ايجاد شبکههاي خدمات پزشکي روستايي، ارتقاء کمپينهاي سلامت عمومي، آموزش سلامت، معاينات منظم پزشکي، واکسيناسيون عمومي و ساير اقدامات جهت پيشگيري از شيوع بيماري، تضمين مي کند.»
طبق گزارش هاي «سازمان سلامت جهاني»، اميد به زندهماندن (که در کشور ما به اشتباه اميد به زندگي ترجمه شده است) در کوبا 78 سال است، 76 سال براي مردان و 80 سال براي زنان. در مقايسه، اميد به زنده ماندن در آمريکا براي مردان 75 و براي