مختصري از تاريخ بهاييت
از آنجايي که بخشي از نفوذ و قدرت تأثيرگذاري اسراييل مربوط به فرقه بهائيت بود آشنايي با اين فرقه و نقش آن در تاريخ معاصر ايران- خصوصاً در دوران پهلوي- ضروري مينمايد؛
«اين جانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر ميکنم. قرآن کريم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضه صهيونيستهاست، که در ايران به حزب بهايي ظاهر شدند و مدتي نخواهد گذشت که با اين سکوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملکت را با تأييد عمال خود قبضه ميکنند، و ملت مسلمان را از هستي در تمام شؤون ساقط ميکنند تلويزيون ايران پايگاه جاسوسي يهود است، و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأييد ميکنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سکوت نميکنند و اگر کسي سکوت کند در پيشگاه خداوند قاهر، مسئول و در اين عالم محکوم به زوال است.» امام خميني(رحمه الله عليه)
1) مختصري از تاريخ بهائيت
«سيدعلي محمد شيرازي» تحت تأثير افکار شيخ احمد احسايي و سيدکاظم رشتي در سال 1262 (هـ.ق) با دعوي مهدويت خود را «بابالله» معرفي کرد. ابتدا به مکه رفت و در بازگشت به بوشهر عدهاي را جهت تبليغ به اطراف و اکناف روانه ساخت. حاکم فارس او را به شيراز احضار و پس از بحث علما با او دستور مجازات او را داد.
حاکم اصفهان که گرجيتبار بود او را به اصفهان دعوت و اجازه تبليغ به او داد. مردم بر او شوريدند و به دستور مرکز او را به تبريز تبعيد کردند. در تبريز در بحث با علما پاسخهاي نامناسبي داد، و از اينرو او را به چوب بستند و اين بار توبهنامه کتبي نوشت. سرانجام در سال 1270 قمري به دستور اميرکبير او را در تبريز تيرباران کردند.
با دستگيري بابيان و کشتن تعدادي از آنان، چند نفر از آنها به بغداد تبعيد شدند. بنا بر اظهار شوقي افندي، نوه ميرزا حسينعلي نوري (بهاء) و يکي از مقامات بهائيت در کتاب «قرن بديع»، چون در سال 1268 بهاءالله به اتهام مباشرت در سوءقصد به حيات ناصرالدين شاه دستگير شد، با وساطت و دخالت «پرنس دالگورکي» سفير روس در ايران، وي با مصونيت از حکم اعدام به دستور شاه از کشور اخراج گرديد.
«سفير روس چون از فرمان شاه آگاهي يافت، از بهاءالله درخواست نمود، اجازه دهد تا تحت حمايت و مراقبت دولت متبوعه خويش وارد و به کشور روسيه برود.»
دولت عثماني با آنان به مقابله پرداخت و حسينعلي نوري با مريدانش به عکا تبعيد شدند. در آنجا به تدريج تحت حمايت انگلستان بر مريدانش افزوده شد و فرقه بهايي شکل گرفت. پس از فوت بهاء، پسرش «عبدالبهاء» که به همراه پدرش به عکا مسافرت کرده بود، زعامت جامعه بهايي را به دست گرفت. عبدالبهاء بارها مراتب سرسپردگي خود را نسبت به دولت بريتانيا نشان داد.
«پس از محاصره شهر «حيفا» به وسيله نيروهاي عثماني در جريان جنگ جهاني اول، اعضاي کابينه انگلستان از وضع مخاطرهآميز حيفا مطلع گرديدند. با توجه به اهميت عبدالبهاء براي امپراتوري انگلستان، «لرد بالفور» (طراح ايجاد دولت اسرائيل) وزير امور خارجه، در همان روز به «ژنرال النبي» فرمانده لشکر انگليسي در فلسطين دستور اکيد داد که با جميع قوا در حفظ و صيانت عبدالبهاء و دوستان او بکوشد. ژنرال النبي پس از تصرف حيفا، تلگرافي به لندن مخابره و سلامت عبدالبهاء را به اطلاع دولت رسانيد. ضمناً فرمانده حيفا را مأمور کرد که تصميمات لازم جهت حفظ جان عبدالبهاء اتخاذ و از نقشه «جمال پاشا» براي اعدام عبدالبهاء جلوگيري کند.
پس از پايان جنگ، انگلستان مراتب قدرداني خود را از عبدالبهاء با اهداء لقب «نايت هود» و «نشان مخصوصي» نشان داد .
2) سازمان و تشکيلات
در يک جمله کوتاه، بهائيت يعني تشکيلات پيچيده که ايجاد و گسترش آن وامدار هنر بينظير صهيونيسم بوده است. تلقي يک فرد بهايي از تشکيلات بهائيت، به مثابه بخشي از آيين و اعتقادات او و به منزله تصور ماهي از آب است. تشکيلات بهائيت در هر کشور از دو بخش انتصابي و انتخابي ترکيب شده است. در رأس تشکيلات «بيتالعدل حيفا» مرکب از شش آمريکايي، يک انگليسي و دو ايراني قرار دارد.
(سند 2/72)
مشخصههاي مهم تشکيلات بهائيت عبارتند از:
1- از گستردگي قابل ملاحظهاي به دليل بافت جمعيت آن برخوردار است و به رغم پراکندگي، تشکيلاتي مخفي است. اصول پنهانکاري به شکل بسيار وسيعي درمورد اسرار تشکيلاتي به وسيله افراد آن رعايت ميشود.
2- استقلال از فرد: با اين که تشکيلات بهائيت برخوردار از چهرههاي قوي فکري، مالي، سياسي و علمي است که در استحکام و قوت تشکيلات نقش مهمي را ايفا ميکنند اما تجربه نشان داده است اين تشکيلات برخلاف بسياري از گروههاي ديگر مستقل از افراد ميباشد و انهدام مهرههاي آن، به انهدام تشکيلات نميانجامد.
3- قدرت تغيير تشکيلات: اين تشکيلات به دليل ماهيت و اهداف بلندمدت خود، هيچگاه درصدد کسب حاکميت سياسي به نام بهائيت نميباشد. بلکه در شرايط مساعد در هر حاکميتي سعي مينمايد همانند زالويي از بدنه آن حکومت در جهت منافع خود ارتزاق کند. در شرايط نامساعد، با جمع کردن و بسته نمودن تشکيلات و با ايجاد حالت انقباض دفعي و جمع شدن در يک پوسته سخت دفاعي، حيات خود را براي فرارسيدن شرايط مناسب ادامه ميدهد.
4- طراحي اصل عدم مداخله در سياست براي اين فرقه مفهوم عميقي دارد، زيرا که خواستهاند بقاء و تداوم حيات تشکيلات (نظير صهيونيسم در آمريکا) تابعي از شرايط و تحولات سياسي جاري کشورها نباشد.
5- پراکندگي جغرافيايي جمعيت بهائيان در ايران و جهان و داشتن عناصر مختلف در تمامي اقشار اجتماعي زبانزد است، به طوري که تشکيلات و سازمان فرقه بهائيت بيشتر شبيه به تشکيلات احزاب سياسي است تا تشکيلات مذهبي، که خلاصه آن به شرح زير ميباشد:
الف) «جمعيت بهايي»: در نقاطي که عده بهائيان از 9 نفر کمتر باشد، اجتماع آنان را جمعيت بهايي مينامند.
ب) «محفل روحاني»: در نقاطي که عده بهائيان 21 ساله از 9 نفر متجاوز باشد محفل روحاني تأسيس ميشود.
ج) «محفل ملي»: کليه بهائيان يک کشور، همه ساله در ارديبهشت ماه انتخاباتي را انجام داده 9 نفر از بين خود برميگزينند که آن را محفل ملي مينامند.
د) «حضيرهالقدس»: محل تمرکز کليه دواير و محافل بهايي را حضيرهالقدس مينامند که کليه مراسم خود را در اين محل انجام ميدهند.
هـ ) «لجنههاي محلي»: واحدهايي که وظيفه خاصي را تحت نظارت محفل ملي بر عهده دارند، از قبيل لجنه کتابخانه، لجنه تبليغ... معبد بهائيان را «مشرقالاذکار» مينامند. بهائيان براساس يک تکليف واجب هر نوزده روز يک بار بايد در جلسات تشکيلاتي به نام «ضيافت» شرکت نمايند و مراسم فرقهاي به جاي آورند و «برنامههاي» مورد نظر محفل ملي و يا «بينالعدل اعظم» به آنان ابلاغ شود.
3) قدرت و امکانات
از تعداد بهائيان به علت مخفي نگهداشتن مسلک خود و نيز پارهاي محدوديتهاي سياسي و اجتماعي آمار دقيقي وجود ندارد. آماري هم که از طرف آنان اعلام ميگردد اغراقآميز است.
يکي از اهداف بهائيان، رسميت دادن به مسلک بهائيت در ايران بود. بيتالعدل اعظم و محفل ملي تلاشهاي زيادي کرد تا با ازدياد نفرات از طريق تبليغ و گسترش تشکيلات و دادن آمارهاي غيرواقعي به اين هدف دست يابد.
امکانات مالي بهائيان با حمايت دولتهاي حامي آنان بسيار بالا بود. صندوق ملي با جمعآوري کمکهاي ثروتمندان، کليه افراد خود را تحت پوشش قرار ميدادند و مانع نياز آنان به ديگران ميشدند.
اگرچه عليالظاهر بهائيان مدعي بودند که در امور سياسي دخالت نميکنند و مطيع دولتها ميباشند، ولي پيچيدهترين روابط و شبکههاي اطلاعاتي و مالي را در داخل و خارج از کشور اداره ميکردند. استقرار بيتالعدل اعظم در اسرائيل و ارتباط نزديک آنان با آمريکا، انگليس و سازمانهاي جاسوسي، بهائيت را به صورت شبکهاي بينالمللي در خدمت صهيونيسم قرار داد.
هر سال تعداد زيادي از بهائيان ايران براي ملاقات با رهبران و ديدار از اماکن مورد نظر به اسرائيل سفر ميکردند. رهبران نيز با اغلب بهائيان جهان ارتباط مستمر داشتند. هر سال کنگرهاي در يکي از کشورها يا شرکت نمايندگان بهائيان جهان تشکيل ميشود و تصميماتي درباره امور تبليغي، سازماني و حتي سياسي اتخاذ ميکنند.
4) ويژگيهاي فرهنگ بهائيت
شناخت هر مکتب و سازمان، ارتباط زيادي با شناخت تفکرات، عقايد و معيارهاي ارزشي آن دارد. باتوجه به پيچيدگي و اختفاء سازمان بهائيت، شناخت ويژگيهاي فکري و فرهنگي آن کمک زيادي در شناخت سياستها و عملکرد گذشته آن خواهد داشت.
بهائيت داراي فرهنگي منحط و امتزاجي از فرهنگهاي مختلف است، که بيشتر ماهيت غربي با ماسک شرقي دارد. مشخصههاي با