به گزارش روابط عمومی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در دانشگاه علوم پزشکی ایران، در مراسم سوگواری که مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در دفتر معاونت فرهنگی دانشجویی برگزار شد؛ حجت‌الاسلام والمسلمین سلیمانی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایران، در سخنرانی خود با تمرکز بر دعای روز سه‌شنبه منتسب به حضرت فاطمه زهرا(س)، بر لزوم تبدیل غفلت دیگران به فرصتی برای ذکر و تحول‌آفرینی در خود تأکید کرد. وی با استناد به روایات و داستان‌های واقعی،حاضرین در جلسه خواست تا خلاف جریان غالب جامعه حرکت کنند و نقش فعالی در تغییر مسیر باطل ایفا نمایند.

حجت الاسلام سلیمانی در ابتدای سخنرانی خود به اهمیت ادعیه و زیارات منتسب به اهل بیت(ع) اشاره کرد و گفت: «این دعاها نه تنها گزاره‌های دینی ما را استدلال می‌کنند، بلکه باورهای اعتقادی‌مان را تقویت می‌نمایند. دعای روز سه‌شنبه حضرت صدیقه طاهره(س) که در مفاتیح‌الجنان آمده، شامل سه عبارت کلیدی است: اللهم اجعل غَفلةَ الناسِ لَنا ذِکرا، واجعل ذِکرَهُم لَنا شُکرا، واجعل صالحَ ما نَقولُ بِألسِنَتِنا نیَةً فی قلوبِنا.» که عبارت اول آن به معنای تبدیل غفلت مردم به یاد خدا برای خود است.

مسئول نهاد رهبری در دانشگاه با انتقاد از سبک زندگی مدرن که منجر به بی‌تفاوتی نسبت به تحولات اطراف می‌شود، اظهار داشت: «در جامعه‌ای که بسیاری ترجیح می‌دهند بی‌خیال باشند و فقط به امور روزمره بپردازند، ما باید خلاف جریان آب شنا کنیم. اکثر مردم نقش‌آفرینی خود را محدود به کار اداری می‌دانند و فراتر از آن نمی‌روند، اما ما باید قاعده را عوض کنیم و نشان دهیم راه دیگری هم وجود دارد.»

وی افزود: «این صحبت حضرت فاطمه(س)که می‌فرمایند: خدایا غفلت مردم را زمینه ساز رشد من قرار ده تا من رشد کنم و نقش‌آفرین باشم، همچونان مَثَلِ درختی است که کود بدبو را می‌گیرد و به میوه شیرین تبدیل می‌کند.» وهمچون اصحاب کهف که در محیط آلوده و خفقان‌آمیز، ایمان خود را حفظ کردند و خدا ایمان‌شان را افزایش داد، تا جایی که نام‌شان در قرآن ماندگار شد.

یکی از بخش‌های برجسته سخنرانی، داستان واقعی جوانی ۱۷ ساله در سال ۱۳۶۵ بود که سلیمانی آن را مصداقی از عبارت دعا دانست. وی روایت کرد: «این جوان در نامه‌ای به مجله زن روز نوشت که پدر و مادر پزشک‌اش به او بی‌توجه‌اند و دخترخاله‌اش او را به گناه دعوت می‌کند. او نوشته بود: ای کاش زشت‌ترین و فقیرترین پسر زمین بودم، اما دامنم آلوده نمی‌شد. حجت‌الاسلام انصاریان این نامه را در مهدیه تهران خواند و گفت: دیگر هیچ عذری برای جوانان نیست.» سلیمانی ادامه داد که دو ماه بعد، جوان نامه دوم نوشت: «پس از خواب دیدن مردی با کت سفید که گفت برو به دانشگاه اصلی (جبهه)، به جبهه رفتم و حالا دعا کنید شهید شوم.» وی افزود که این جوان در عملیات کربلای چهار شهید شد.

ایشان با تأکید بر نقش والدین، هشدار داد: «بی‌توجهی به نیازهای عاطفی فرزندان، راه را برای افراد ناپاک باز می‌کند. ما نباید مثل پلیس سر چهارراه باشیم که همه را هدایت می‌کند، اما خود غافل است.» وی در پایان به مسئله فرهنگ تایید کرد و گفت: «آن چیزی که بسیار به آن نیاز داریم عنصر فرهنگی بی قرار هست، عنصر فرهنگیی که خواب و قرار ندارد عنصر فرهنگیی که وقتی به همسر شهید باکری خبر شهادتش را دادند گفت که الحمدالله حداقل می تواند بخوابد آنقدر نخوابیده بود که از گوشه چشمش خون می آمد، عنصر فرهنگی بی قرار نمی تواند مثل بقیه باشد، زمانی که مردم مشغول غفلت هستند او مشغول کار و ذکر و یاد خداست، اگر نباشند این چنین افرادی که در فضای غبارآلود کار کنند فضایی که نیرو کم است، آن وقت شما مظلومیت می بینید، می بینید یک عده ای مجبورند جور بقیه را بکشند و این امر باعث تحمل رنج وسختی است برای آنها و حتی اطرافیان آنها.»

وی سخنرانی را با اشاره به مظلومیت حضرت فاطمه(س) به پایان برد و گفت: «ایشان وقتی کم‌کاری دیگران را دیدند، آمدند وسط معرکه تمام آبروی خود را خرج کردند و تا چهل روز دست حسنین را می گرفتند و می رفتند در خانه مهاجر و انصار.»

این مراسم با مرثیه خوانی و ذکر مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها ادامه یافت و در پایان میهمانان حاضر در مجلس بر سر سفره کرامت حضرت میهمان شدند.