گزارشي از پروژه برنامهريزي شده، گسترده و همه جانبه نظام سلطه عليه ملت ايران
اگر آمريکاييها در اين سياست خود موفق شوند و بتوانند فکر جوانان را به "فکر آمريکايي" تبديل کنند، آنگاه بدون نياز به کودتاي نظامي و اقدامات سخت، بر کشورها مسلط خواهند شد.
306885.mp3
گزارشي از پروژه برنامهريزي شده، گسترده و همه جانبه نظام سلطه عليه ملت ايران
نفوذ؛ اشغال بدون جنگ
"ما اقتصاد و نيروي نظامي قوي داريم. با وجود اين دو عنصر نبايد وقتمان را هدر دهيم." آن روزها بوش پسر، رئيسجمهور سابق آمريکا در نطقهاي تبليغاتي خود صحبت از قدرت آمريکا و استقرار نظم نوين مبتني بر آن ميکرد. ده سال از آن روزها گذشت. آمريکاييها در آن دهه بر مناطق مختلفي از جمله غرب آسيا تاختند و ويران کردند تا نقشههاي خود را محقق کنند؛ اما با سد مردم روبهرو شدند. قدرت نظامي آمريکا در افغانستان، عراق و... به هيچ گرفته شد و مردم اشغال کشورشان را برنتافتند. بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي درون آمريکا هم جنبشهاي ??درصدي راه انداخت. مردم نظم نوين ويرانگر آمريکايي را نپذيرفتند ولي دشمن هم از پاي ننشست و طرح "تغيير نقشهي خاورميانه" جاي خود را به طرحهاي جديدتر داد.
فکر آمريکايي
مک کريستال فرماندهي سابق آمريکايي ائتلاف افغانستان از تجربهي جنگ در آنجا چنين ميگويد که "اهميت اقناع مردم بالاتر از هر چيز است. همه چيز در ذهن کساني رخ ميدهد که به نحوي شريک اين جنگند." وزير دفاع وقت آمريکا در سال ????م. از دولتش خواسته بود که پول بيشتري را هزينهي جنگ نرم کند. آنها به اين نتيجه رسيده بودند وقتي که نميتوانند "تن"ها را تسليم خود کنند بايد "جان"ها را شيفتهي خود کنند. اگر آنها بتوانند «هويت بومي»(????/??/??) مردم سرزمين هدفشان را تغير دهند؛ ديگر لازم نيست با آن سرزمين جنگي داشته باشند زيرا فکر آنها را در اختيار گرفتهاند و اين براي سلطهگر کافي است. «اگر آمريکاييها در اين سياست خود موفق شوند و بتوانند فکر جوانان را به "فکر آمريکايي" تبديل کنند، آنگاه بدون نياز به کودتاي نظامي و اقدامات سخت، بر کشورها مسلط خواهند شد.»(????/??/??)
اشغال کشور بدون جنگ
يکي از راههاي ايجاد فکر آمريکايي، «نفوذ» است. برنامهي نفوذ «تغيير باورها، تغيير آرمانها، تغيير نگاهها، تغيير سبک زندگي»(????/??/??) است. اين همان چيزي است که رهبر انقلاب در ديدار مديران صداوسيما از آن به عنوان «جنگ نرمِ برنامهريزي شده، گسترده و همهجانبهي نظامِ سلطه با جمهوري اسلامي» ياد کردند. در اين جنگ نرم تلاش ميشود تا انسانها در چنبرهي رنگ و لعاب مفاهيم و ارزشهاي غربي تسخير شوند و افراد از درون ملت، مبتني بر مفاهيم غربي به يکديگر متصل شوند. نفوذ تلاش ميکند با ابزارها و امکانات جديد «شبکهسازي در داخل ملّت» انجام دهد و اين دقيقاً همان زماني است که عملاً اشغال کشور بدون اينکه جنگ نظامي رخ دهد صورت گرفته است. اهميت اين مسئله و تجربيات شکستهاي قبلي آمريکاييان چنين است که حتي استراتژيستهاي آنها مانند "جوزف ناي" دربارهي اين جنگ جديد مينويسند که "قدرت نرم و قدرت اقناع و توليد گفتمان، امروز اهميت بيشتري از قدرتهاي سخت يافته است. نگاه سنتي به سياستورزي جهاني نوعاً متمرکز بر نيروي نظامي و اقتصاد پيروز بوده است. نگاه سياست در دورهي جديد مبتني بر گفتمانهاي پيروز است." گفتمان پيروز جانمايهي برتري در جنگ نرم است.

مک کريستال فرماندهي سابق آمريکايي ائتلاف افغانستان از تجربهي جنگ در آنجا چنين ميگويد که "اهميت اقناع مردم بالاتر از هر چيز است. همه چيز در ذهن کساني رخ ميدهد که به نحوي شريک اين جنگند." وزير دفاع وقت آمريکا در سال ????م. از دولتش خواسته بود که پول بيشتري را هزينهي جنگ نرم کند. آنها به اين نتيجه رسيده بودند وقتي که نميتوانند "تن"ها را تسليم خود کنند بايد "جان"ها را شيفتهي خود کنند. اگر آنها بتوانند «هويت بومي»(????/??/??) مردم سرزمين هدفشان را تغير دهند؛ ديگر لازم نيست با آن سرزمين جنگي داشته باشند زيرا فکر آنها را در اختيار گرفتهاند و اين براي سلطهگر کافي است. «اگر آمريکاييها در اين سياست خود موفق شوند و بتوانند فکر جوانان را به "فکر آمريکايي" تبديل کنند، آنگاه بدون نياز به کودتاي نظامي و اقدامات سخت، بر کشورها مسلط خواهند شد.»(????/??/??)

يکي از راههاي ايجاد فکر آمريکايي، «نفوذ» است. برنامهي نفوذ «تغيير باورها، تغيير آرمانها، تغيير نگاهها، تغيير سبک زندگي»(????/??/??) است. اين همان چيزي است که رهبر انقلاب در ديدار مديران صداوسيما از آن به عنوان «جنگ نرمِ برنامهريزي شده، گسترده و همهجانبهي نظامِ سلطه با جمهوري اسلامي» ياد کردند. در اين جنگ نرم تلاش ميشود تا انسانها در چنبرهي رنگ و لعاب مفاهيم و ارزشهاي غربي تسخير شوند و افراد از درون ملت، مبتني بر مفاهيم غربي به يکديگر متصل شوند. نفوذ تلاش ميکند با ابزارها و امکانات جديد «شبکهسازي در داخل ملّت» انجام دهد و اين دقيقاً همان زماني است که عملاً اشغال کشور بدون اينکه جنگ نظامي رخ دهد صورت گرفته است. اهميت اين مسئله و تجربيات شکستهاي قبلي آمريکاييان چنين است که حتي استراتژيستهاي آنها مانند "جوزف ناي" دربارهي اين جنگ جديد مينويسند که "قدرت نرم و قدرت اقناع و توليد گفتمان، امروز اهميت بيشتري از قدرتهاي سخت يافته است. نگاه سنتي به سياستورزي جهاني نوعاً متمرکز بر نيروي نظامي و اقتصاد پيروز بوده است. نگاه سياست در دورهي جديد مبتني بر گفتمانهاي پيروز است." گفتمان پيروز جانمايهي برتري در جنگ نرم است.

دشمن آشکارا و وقيحانه خواستههاي خود از ملت را نيز مشخص کرده است. او به روشني ميگويد که شعارهايتان را ديگر تکرار نکنيد، مرگ بر آمريکا نگوييد و... ما هم به جمهوري اسلامي شما کاري نداريم. با پروژهي «نفوذ شبکهاي»، افراد مؤثر ملت را در اختيار ميگيرد، آنها را به يکديگر متصل ميکند و از درون کشور شعارها و تفکرات آمريکايي به نمايش گذاشته ميشود و اين براي انقلاب اسلامي، خطير است. آنها که پيش از اين توان و زور خود را براي ضربه زدن به انقلاب اسلامي آزموده بودند، وقتي که ديدند نميتوانند به اصل آن ضربه بزنند؛ امروز با شيوهي جديدي به ميدان بازگشتهاند. در اين شکل جديد، محتوا و غلبهي گفتمان مهم است. ظاهر اهميتي ندارد. براي آنها «باقي ماندن نام جمهوري اسلامي و حتي حضور يک معمم در رأس آن مهم نيست، مهم آن است که ايران تأمينکنندهي اهداف آمريکا، صهيونيسم و شبکهي قدرت جهاني باشد.»(????/??/??) در اين سوي ميدان نبايد در مقابل دشمن «مثل خاکريزِ نرم» بود «که دشمن از هرجا خواست بتواند نفوذ کند.»(????/??/??) مقدمهي اين نفوذ، همان عدم توجه به سيره رسول خدا در اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ بودن است و مکمل نفوذ، تخريب و «تخطئهي کساني است که بر اصالتها، بر نگاه درست، بر ارزشها پاي ميفشارند.» و آنها را «متّهم ميکنند به افراطيگري و تندي.»(????/??/??)

سال گذشته رهبر فرزانهي انقلاب اسلامي در حرم رضوي، بر گسترش کار فرهنگي از سوي جوان مومن انقلابي و تأثير آن بر پيشرفت کشور و ايستادگي در مقابل دشمنان اين ملّت تاکيد کرده بودند. همچنين بارها خطاب به جوانان توصيه کردهاند که «بايد دائماً هشيار باشيد. معارف ديني خود و معارف انقلابي خود را هر چه ميتوانيد تعميق کنيد. مثل پارههاي پولاد -زبر الحديد -آنطوري که در تعبيرات حديث و در بعضي دعاها وجود دارد - نفوذ ناپذير و نفوذ کننده و در مقابل دشمن بُرنده و با ارادهي قوي باشيد.»(????/??/??) که «اين ملت فولاد آبديده است... جوان و پيرِ اين ميهن بزرگ اسلامي و نسلهاي پيدرپي از اين ملت بزرگ، که در کورههاي حوادث آبديده شدهاند، براي خودشان يک رسالت قائلند؛ رسالت پاسداري از اسلام و پرچم برافراشتهي اسلام در اين سرزمين؛ که امروز يکونيم ميليارد مسلمان در مناطق مختلف دنيا به اين پرچم چشم دوختهاند؛ اين عمق راهبردىِ ملت و انقلاب ما در کشورهاي اسلامىِ منطقه... در آسياي ميانه و در شبه قاره است؛ اينها عمق راهبردي ملت ايران است.»(????/??/??) عمق نفوذ ما را حرارت فولادهاي آبديده به مستضعفين رسانده است و در اين جنگ جديد هم حرارت همان فولادها کار خود را خواهد کرد، باذنالله.
**********************************************
در اين رابطه بخوانيد : 

پرونده / پروژه نفوذ
ديگران - يادداشت /
:
