• 1399/10/08 - 07:30
  • - تعداد بازدید: 6439
  • - تعداد بازدید کنندگان: 6439
  • زمان مطالعه: 16 دقیقه

خلاصه اي از زندگي حضرت زهرا (س)

307409.mp3 خلاصه اي از زندگي حضرت زهرا (س)


مداحي زيبا از حاج مهدي رسولي












خلاصه اي از زندگي حضرت زهرا (س) را در ادامه مشاهده نماييد:




نام : فاطمه (س )
نام پدر :محمد رسول الله (ص) 
نام مادر : خديجه کبري (س)
شهرت : زهرا ، صديقه ،‌زهره ،‌بتول 
کنيه : ام الحسين ،‌ ام ابيها ،‌ام الائمه 
محل تولد : مکه مکرمه 
زمان تولد: جمعه بيست جمادي الثاني ،‌پنج بعثت 
تاريخ ازدواج :دوم هجرت 
نام همسر : علي‌مرتضي (ع)
نام فرزندان : حسن ، حسين ، زينب ،‌محسن ،‌ام کلثوم 
زمان ومحل شهادت : سيزده جمادي الاول يا سوم جمادي الثاني ،‌يازدهم هجري درهجده سالگي درشهر مدينه النبي 
مزار آن حضرت : به قولي درکنار قبر پيامبر (ص) يا قبرستان بقيع يا بين منبر وقبرپيامبر (ص) در مسجد النبي 
دوران حيات: ا ـ زندگي درکنار پيامبر (ص) وشوهرش علي (ع) ،? ـ چند ماه بعد ازفوت پيامبر(ص) 



دوران کودکي



حضرت فاطمه (س) روز بيست جمادي الاخر سال پنجم بعثت از بطن مادرش خديجه درمکه مکرمه بدنيا آمد،حديثي ازپيامبر درباره دخترش حضرت فاطمه(س) نقل شده است که فرموده (خلق الله نورفاطميه ان يخلق الارض والسماء ) خداوند نور فاطمه را قبل از اينکه زمين و آسمان را بيافريند آفريده است ،حديثي از پيامبر نقل شده است که فرمود چرا رفتار محبت آميزي که با فاطمه (س) داري با ديگر فرزندانت نداري ؟ پيامبر فرمود: قبل از اينکه نطفه فاطمه ايجاد شود جبرئيل براي من سيبي از بهشت آورد من آن سيب را خوردم وسپس با خديجه همبستر شدم و بعد از آن فاطمه (س) بدنيا آمد . به همين جهت است که هرگاه او را مي بوسم و مي بويم از وي بوي بهشت را استثشام مي کنم درجايي ديگر ازپيامبر(ص) نقل شده است که فرمود : قبل ازاينکه آدم ازبهشت هبوط کند،نور فاطمه (س) به سيبي تابيدن گرفت و آدم آن را خورد و آن نور بعدها درفرزندش هابيل تجلي نمود سپس ادامه داد براي امت من بگوييد که نور فاطمه قبل از آفرينش زمين وآسمان آفريده شده است . در موقع وضع حمل خديجه گويند فرشتگان ازآسمان به زير آمدند تا در تولد فاطمه (س ) او را ياري دهند. فرشتگان او را به دنيا آوردند و در ملحفه سفيدي پيچيدند و به مادرش سپرده و به آسمان بازگشتند .گويند اولين زناني که پاي به بهشت مي گذارند ،‌حضرت فاطمه(س) وحضرت مريم(ع) مي باشند.آنها پاک ترين زنان عالم وسرور همه ايشان هستند .



اسماء و القاب آن حضرت



اسماء مبارک آن حضرت بي شمار است که برخي ازآنها ازاين قرار مي باشد :
مرضيه ،‌زهرا ،‌صديقه ،‌طاهره ،‌راضيه ،‌زکيه ،‌مبارکه ،‌محدثه ،‌و . . . 
لقب آن حضرت ، سيده نساء العالمين بود.که وي را بتول نيز ناميده اند . يکي ازمشهورترين کينه هاي آن حضرت ام ابيها مي باشد که پيامبر مکرر آن را به وي مي فرمود واو را با اين لقب مي خواند . 
اين کنيه ازآن جهت حائز اهميت مي باشد که معني لغوي آن اين است :مادر پدرش و اين از عجايب تاريخ مي باشد؛ چگونه مي تواند دختري مادر پدرش باشد . البته ام يعني مادر در نظر اعراب کلمه اي مقدس وپاک مي باشد . 
از اين رو درمي يابيم که پيامبر عظيم الشان اسلام والاترين ارزشها را براي دخترش فاطمه (س) قائل بوده به همين جهت او را مادر خويش نه بلکه مادر همه مسلمانها ناميده ، افتخاري که ديگر هيچ کس به آن نائل نشده است . خصوصا در آن ايامي که عربها براي فرزند دختر خويش اهميتي قائل نبوده و او را باعث ننگ وخفت دانسته وبعضا آنها را زنده به گور مي نمودند.



مقام حضرت فاطمه (س) درقرآن وحديث



درقرآن وسوره هاي مختلف آن ازديدگاه برخي از مفسران شيعه ،‌سوره هاي گوناگوني درشأن و منزلت اين بانوي محدثه نازل شده و احاديث فراواني ازپيامبر نقل شده است که برخي از آنها به شرح زير مي باشد:
آيه مباهله ، آيات الابرار ،‌آيه موعدت اخي لقربي ،‌آيه تطهير ،‌از مستحکماتي هستند که مفسران آن را درباره اين بانوي بزرگوار تفسير مي نمايند .
ازعايشه همسر پيامبر (ص) نقل شده است هيچ کس را جز فاطمه (س) نديده ام که اخلاق وخصوصياتش درست مانند پيامبر (ص) باشد او وپدر گراميش چون دو نيمه يک سيب بودند .بارها خود به چشم خويش ديدم که هرگاه فاطمه به مجلس پيامبر وارد مي شد او از جاي برمي خواست . و فاطمه را مشايعت مي نمود و در صدر مجلس مي نشاند .حديثي ديگر از پيامبر نقل شده است که فرمود : ذرات وجود فاطمه (س) از ايمان به خداوند آکنده است .او هرلحظه درفکر خداست و هيچگاه ازياد او غافل نمي باشد. از عايشه نقل شده است که فرمود: هرگاه پيامبر از سفر باز مي گشت نخست فاطمه را مي بوسيد او را نوازش مي کرد و مي گفت : هرگاه ازسفر به خانه باز مي گردم با ديدن فاطمه خستگي راه از تنم خارج مي شود و هرگاه که مي خواهم به مسافرت بروم با ديدار او جان تازه در قلبم در رگهايم جريان مي يابد و با قوت قلب بيشتري ازخانه خارج مي شوم ، فاطمه (س) از زنان برگزيده و بزرگ عالم است که مي توان آن ها را اين گونه نگارش نمود .
حضرت مريم (س) ، حضرت فاطمه (س) ،‌آسيه همسر فرعون وخديجه مادربزرگوار
آن حضرت .



ازدواج آن حضرت



ازدواج حضرت فاطمه(س) با حضرت علي(ع) بزرگترين رويداد زندگي آن دو بزرگوار بود .که در اول ذيحجه ،‌دوم هجرت وبه قولي پنجشنبه بيست و يکم محرم سال سوم هجرت به وقوع پيوست .برخي معتقدند که جبرئيل و ميکائيل خطبه عقد را جاري ساختند و مهريه آن حضرت به قولي پانصد درهم يعني چهارصد مثقال نقره بود حديثي درباره خواستگاري آن حضرت مشهور است که يک روز ابوبکر به منزل پيامبر(ص) آمد و فاطمه را خواستگاري نمود ، رسول خدا گفت : منتظر نزول وحي در اين باره هستم .بعد از او عمر به خواستگاري او رفت . پيامبر (ص) همان جواب را به وي داد .تا اينکه حضرت علي (ع) به خواستگاري فاطمه رفت .او در حالي که عرق شرم بر پيشاني اش نشسته بود در گوشه اي نشست . پيامبر که او را پريشان احوال و نگران ديد فرمود: اي علي چه مي خواهي حرف دلت را بزن شايد آمده اي فاطمه را از من خواستگاري نمايي .حضرت علي (ع) با خجالت وشرمساري گفت : آري دراين هنگام جبريئل بررسول الله نازل شد وفرمود : خداوند بااين ازدواج فرخنده موافق است .به همين جهت دخترت را به عقد مرتضي درآور تا خداونداز تو راضي باشد . 
پيامبر به دخترش فرمود: مبارک باشد برشمااين پيوند فرخنده ونوراني . سپس ادامه داد اي فاطمه (س)علي (ع) را که پسر عموي من است به خوبي مي شناسي او تربيت شده من است . درخانه ما رشد و نمو يافته به همين علت به تو اطمينان مي دهم که او براي تو بهترين شوهر است .اگر مي خواهي او را انتخاب کن .
حضرت فاطمه (س) کلام روحاني پدرش را پذيرفت و با ازدواج با علي (ع) موافقت فرمود .مراسم خواستگاري و ازدواج آن دو درنهايت سادگي و بي پيرايگي انجام گرفت .درحقيقت اين ازدواج آسان که مي توان آن را بهترين نمونه ازدواجهاي اسلامي دانست مي بايست سرمشق مسلمانان درروزگا ما باشد که متاسفانه به علت مخارج گزاف و مهريه هاي سنگين بسياري ازجوانان قادر به انجام آن نمي باشند.
روايت شده است که اگر جواني به سن بلوغ برسد و ازدواج نکند دينش کامل نمي گردد.از اين رو جوانان ما بايد ازدواج علي و فاطمه را الگو قرارداده و از خرج هزينه هاي گزاف بپرهيزند و خانواده ها با آسان گيري زمينه را براي رسيدن به زوجها به يکديگر فراهم آورند.همان طوريکه گفته شد پيامبر(ص) جواب قطعي به علي (ع) نداد .بلکه آن را منوط به عقيده خود فاطمه دانست و اين از نکاتي است که بايد مورد توجه مادران و پدراني باشد که بدون توجه به خواست و علاقه فرزندانشان آنها را وادار به ازدواج مي نمايند .



جهيزيه حضرت فاطمه (س)



اشياء ذيل راجهيزيه حضرت فاطمه (س) دانسته و در احاديث و روايات مختلف نام برده اند: تعدادي شيشه عطر ،‌يک مشک آب ،‌پيراهني ارزان قيمت ،‌يک آفتابه ، يک تشت مسي ،‌يک آسياي دستي ،‌پرده اي ازپشم ،‌دو کوزه سفالي ،‌سفره اي چرمي ،‌چادري از پارچه يمني ،‌يک جفت بالش ،‌دو تشک ازپشم گوسفند و ليف خرما،‌روبند وي ک مقنعه و چيزهاي ديگري که براي زندگي ساده و بي پيرايه ضروري است .
ازدواجهاي امروزي متاسفانه آن چنان با بريز وبپاشهاي فراوان همرا ه است که خانواده عروس و داماد تامدتها مي بايست اقساط اجناسي را که با زحمت تهيه نموده اند بپردازند.
درحاليکه فاطمه(س) را برروي شتر پدرش نشانده بودندوزنان پيامبر دراطراف آن هلهه و شادي مي کردندوپيامبر (ص) خودبه همراه جوانان بني هاشم دراطراف شتر حرکت مي کردند.فاطمه رابه سوي خانه علي (ع) بردند.
هنگامي که فاطمه (س) به خانه علي (ع) رسيد پيامبر داخل شد ودست دخترش را درميان دستان او گذاشت وازهر دوي آنها تعريف وتمجيد کرد وبرايشان آرزوي زندگي خوب وخوشي را نمود وتداوم آن را ازخداوند بزرگ مسئلت نمود وآنها را دعاي خير کرد.



فاطمه درمنزل حضرت علي (ع)



فاطمه بعد ازدومين سال هجرت زندگي مشترک خويش را باعلي (ع) آغاز نمودکه مدت آن را برخي ازمورخان قريب به ? سال ذکر کرده اند.
اين زن وشوهر شادي ها وسختي هاي زندگي را باهم تحمل کردند وبدون آن که د رخلال اين ?سال کوچکترين اختلافي باهم داشته باشند به زندگي مشترک خويش ادامه دادند.
ازيک طرف علي (ع) افتخارمي نمودکه دختر پيامبر(ص) همسر اوست وازطرف ديگر فاطمه (س) ازداشتن چنين شوهر نمونه اي به خود مباهات مي کرد.
ازحضرت علي (ع) روايت شده است : فاطمه که عزيزترين و محبوبترين کسان پيامبر(ص) بود گاهي آنقدربامشک آب مي آورد که سينه اش مجروح مي شدوآنقدربادستان خودآسياب مي کرد که دستانش پينه بسته وخشن شده بودوآنقدرخانه را جارو مي زدکه لباسهايش خاک آلود بود انقدر زير ديگ را روشن مي کرد که جامه هايش سياه ودود آلودشده ودربعضي ازروزها بسيار لاغر وضعيف مي نمود.



تسبيحات حضرت فاطمه زهرا (س)



يک روز فاطمه (س) ازپيامبر خواست تا کنيزي به او ببخشايد تا درکارها به وي کمک نمايد تا قدري ازبارخستگي اش کاسته شود.
پيامبر گفت : بعد ازآنکه ازنمازفارغ شدي پيش ازآنکه به چپ وراست خود بنگري ?? مرتبه الله اکبر، ?? مرتبه سبحان الله ،‌والحمدلله بگو ،‌آنگاه خواهي ديد که خداوند چه نيروي زيادي به تو مي دهد که درکارهايت به کنيز نياز نداشته باشي .فاطمه مسرور شد وازپدربزرگوارش تشکر نمود.
ازهمان هنگام تسبيحات حضرت فاطمه (س) به عنوان يک فعل مستحبي بعدازهرنماز توسط شيعيان آن حضرت قرائت مي شود ،‌بعدها پيامبر (ص) کنيزي به نام " فضه " را براي او فرستادتا درکارهاي خانه او راياري رساند.



رحلت پيامبر(ص) واندوه فاطمه (س)



پيامبر درروز دوشنبه ?? صفر يا اوايل ربيع الاول سال يازدهم هجري درمدينه درا فاني راوداع گفت آخرين کلام او به امت خويش چنين بود :
(اليوم اکملت لکم دينکم ولي الدين ) امروز براي شما دينتان را کامل کردم واسلام را براي شما باقي گذاشتم . بعد ازآنکه پيامبر(ص) دربستر بيماري افتاد ،‌هيچکس بيش ازفاطمه (س) براي او دلسوزي نکرد،‌او بورکه شبانه روز ازپدربزرگوارش پرستاري ومراقبت مي نمود.
گويند هنگامي که پيامبر رحلت نمود ،‌فاطمه که ازبيدار خوابيهاي خود ازجهت پرستاري ازپدربيمار وضعيق شده بود ،‌روز به روز لاغر و رنجورتر مي شد ،‌او چنان ازمرگ پدرخود سوگوارشده بودکه مردم مدينه براو دل مي سوزانيدند وبه علي (ع) مي گفتند که همسرت را آرام کن . امافاطمه بيش ازپيش مي گريست وزاري مي کرد ومي گفت : مي خواهم آنقدرگريه کنم تا به پدر ملحق شوم من بدون او لحظه اي نمي توانم زندگي کنم .



ماجراي سقيفه بني ساعده



بعدازفوت پيامبر(ص) همان طوري که گفته شد گروهي ازمهاجرين وانصار درسقيفه بين ساعده گرد هم جمع شدندو بدون آنکه توجهي به جنازه پيامبر داشته باشند برسرانتخاب خليفه باهم به منازعه پرداختند. 
حضرت علي (ع) وفاطمه(س) وگروهي ازبزرگان بني هاشم ، پيامبر (ص) راغسل داده وکفن نموده ودفن کردند.
بعد ازپايان مراسم خاکسپاري رسول خدابه حضرت علي (ع) خبر دادند که درسقيفه بني ساعده ابوبکر را به خلافت برگزيده اند ،‌بااينکه پيامبر (ص) درغديرخم حضرت علي (ع) را به جانشيني خود انتخاب نموده بود وخلافت حق مسلم وي بود به خاطراينکه بين مسلمانان ايجاد اختلاف وتشتت نشود والتهاب جامعه که خود ناشي ازرحلت پيامبر (ص) بو دکاهش يابد ومسلمانان قدرت خويش را حفظ نمايند .اعتراضي نفرمود و بعد ازچند روز با ابوبکر بيعت کرد.



ماجراي فدک



فدک دهکده کوچکي ازاراضي يهوديان طايفه بني قريضه بودکه درنزديکي قلعه خيبر قرارداشت . وبعد ازتسخير آنجا توسط مسلمانان واخراج يهوديان ازفدک به تصرف مسلمانان درآمد. 
فدک بعداز اينکه به تصرف ايشان درآمد جزء اموال غيرمنقول پيامبر(ص) درآمد واوآن دهکده را که نخلستان بزرگي دراطراف خود داشت به دخترش فاطمه (س) بخشيد . بعد ازماجراي انتخاب خليفه وخلافت ابوبکر مسلمانان به گروههاي مختلف تقسيم شدن واختلافاتي دربين ايشان روي دادکه بزرگترين آنها قيام مسلميه کذاب بود که در اواخر عمر پيامبر آغازگرديد وابوبکر به آن خاتمه داد . بعد ازاين وقايع حضرت فاطمه مشاهده نمود که درآمد حاصله از فدک را براي او نمي آورند. به همين جهت کساني را نزد خليفه فرستاد وعلت را ازاو پرسيد.
ابو بکر پاسخ داد :مگر نشنيده اي که پيامبر بارها فرموده بود : ( نحن معاشر الانبياء لانورث ) 
يعني ماجماعت پيامبران را ازخو ميراثي باقي نمي گذاريم .
هنگامي که اين خبررا به حضرت دادند او که درفراق پدرسوگوار بود،آهي از ته دل کشيدوباصداي بلند زار زار گريست به طوري که زنان مهاجر وانصار به گريه افتادند و حضرت فاطمه (س) سپس خطبه پرشوري خطاب به ابو بکر ايرادنمود.



خطبه حضرت زهرا(س)



خطبه حضرت زهرا به اين شرح مي باشد :
سپاس وستايش خداوندي راست که زمين وآسمان وهرچه درآن است را آفريده وسپس محمد(ص) را به پيامبري خويش برگزيده است که نور نبوتش جهان ظلماني را روشن ساخت وبافروغ ملکوتي او بربالهاي فرشتگان الهي به آسمانها رفت ومعراج نمود.
شمااي انصار واي مهاجرين که با پيامبر خود دست ياري و مساعدت داده ايد ومتعهد شديدکه او را کمک نمائيدودينش را گسترش بخشيد ،‌پس اکنون شمارا چه شده است که براي پيامبر(ص) خودحديث جعلي مي سازيد وفرزنداورا ازارث محروم مي کنيد.
شمادرزمان حيات پيامبر (ص) با او بوديد چرا اکنون به دوران جاهليت بازگشتيد ،‌چه کسي اين روايت نادرست را ازپيامبر نقل نموده که فاطمه (س) ارارث پدرمحروم گشته است . آن کيست که قرآن وآيات قرآن را به سود خويش تفسير نموده و برروي نص صريح قرآن خط بطلان کشيده است وکلام الهي را دگرگون نموده است .
پس اگرقرآن را نخوانده ايد سوره نمل (مورچه ) را بخوانيد که خداوند درقرآن فرموده :( و ورث سليمان وداوود ) وسپس درسوره نسأ به صورت روشن وآشکار مسايل ارث را بيان داشته است . شما چگونه به خود جرأت مي دهيدکه يک حکم الهي را بر روايتي مجهول ازيک شخص نامعلوم ترجيح داده وجگر گوشه پيامبر را ازميراث حقه و مسلم وي محروم سازيد.
من ناگزيرم گفتني ها را به شمابگويم تا شايد ازخواب گران بيدار شويد. اين وظيفه من است که امت پدرم را ازخطري که پيش روي آنهاست آگاه سازم .
بيانات هيجان انگيز وقاطع حضرت فاطمه زهرا (س) پايه هاي خلافت تازه تأسيس شده ابوبکر را لرزانيد بعد ازآنکه ابوبکر خطبه حضرت راشنيد بيمناک شد وبه او پيغام فرستادو گفت :
اگرمن درجايي حديثي ازپيامبر روايت نمودم وگفتم پيامبران ازخود ارثي به جاي نمي گذارند ،‌آن ارث شامل اموال غير منقول نمي شود،‌به همين جهت فدک را به شما بازمي گردانم .



شهادت حضرت فاطمه (س)



حضرت فاطمه (س) که طاقت دوري پدر را نداشت ودرسوگ او زاري بسيار نمود،‌به طوري که شب و روز خويش را به ماتم واندوه مي گذرانيد ،‌ازاين رو روز به روز ضعيف تر ولاغرتر مي شد تا جايي که اطرافيانش نسبت به سلامتي وي بيمناک شدند. تااينکه حضرت دربستر بيماري افتاد.
خصوصا بلال که بوي پيامبر ازاو استشام مي شد ومؤذن بيت الاحزان فاطمه (س) بود بيش ازپيش نگران سلامتي آن حضرت بود.هنگامي که او اذان مي گفت ،‌فاطمه (س) منقلب مي گرديد ،‌به طوري که بلال بربستر او حاضر مي شد ومي گفت : 
ما برجان تو بيمناک هستيم مباداناگهان جان به جان آفرين تسليم نمايي.
وخامت حال حضرت به جايي رسيد که بزرگان مهاجر وانصار به عيادت او مي رفتند . تااينکه آن حضرت روزسه شنبه دوم جمادي الاخر درحاليکه به قولي ?? سال و? ماه ازعمرش مي گذشت و?? روز از رحلت پيامبر مي گذشت وفات يافت .( به قولي به شهادت رسيد)
بعضي مورخان عمر اورا ?? سال ورحلت او را ?? جمادي الاول نوشته اند وباز به روايتي گروهي ازمفسران وفات آن حضرت را دوشنبه ?? جمادي الاخر سال ?? هجري ذکر کرده اند.
زنان بني هاشم درخانه او جمع شدندو به گريه وزاري پرداختند حضرت علي (ع)او را غسل دادوکفن نمود ودرمکان نامعلومي که آن حضرت وصيت نموده بود دفن نمود. مکان دفن آن حضرت بعد ازگذشت چهارده قرن هنوز کشف نشده است با اين وجود گروهي ازمورخان عقيده دارندکه مدفن او بين قبر و منبر پيامبر وتعدادي ازايشان آن را دربقيع ويا بين قبر و منبر پيامبر ودسته اي قبر او را درمنزل خودش مي دانند.،‌به هرحال ممکن است که اين راز برشيعيان آن حضرت تا ابد مخفي بماند.



درباره شهادت حضرت زهرا سليم بن قيس درکتاب اسرار آل محمد مي نويسد:



بعدازماجراي سقيفه ‌؛‌عمر به خانه حضرت علي(ع) حمله ورشده و درب خانه را آتش زد و داخل خانه شد و در اين هنگام حضرت فاطمه(س) سرآسيمه از خانه بيرون آمد عمر با شمشير به پهلوي حضرت زد و بازوي او را با تازيانه زخمي کرد به طوريکه طفلي که در بطن آن حضرت(محسن) بود سقط شد. در اين هنگام علي (ع) به دفاع از فاطمه (س) برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را بر زمين زد و خواست که او را بکشد اما غلامان عمر به درون خانه ريختند و قنفذ غلام عمر آن حضرت و همسرش فاطمه(س) را با تازيانه مجروح کرد بطوريکه آن حضرت تا هنگام فوت جاي زخم او را بربازويش داشت .بعد از آن قنفذ فاطمه(س) را به طرف چهارچوب درب خانه کشانيد و سپس درب را فشار داد تا استخواني از پهلويش شکست و طفلش (محسن) را سقط کرد ،‌حضرت زهرا(س) بعد از اين ماجرا دائما دربستر بيماري بودند تا به شهادت رسيدند .


  • گروه اخبار : اخبار پايگاه
  • کد خبر : 307409
:
کلیدواژه ها
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

Template settings