• 1394/10/02 - 08:30
  • - تعداد بازدید: 1318
  • - تعداد بازدید کنندگان: 1318
  • زمان مطالعه: 5 دقیقه

اوضاع آخرالزّماني شيعيان

کافي است کنترل تلويزيون را به دست بگيريد و از ساعت 8 تا 10 شب، خبرها را مرور کنيد؛ در تمام تيترهاي خبري، حتماً خبري از کشته شدن شيعيان و دوستداران اهل بيت(عليهم السلام) در گوشه‌گوشه‌ي جهان خواهيد ديد: يمن، بحرين، سوريه، عراق، افغانستان، پاکستان و نيجريه. شايد خوب باشد بدانيد که اگر در اخبار دقيق‌تر شويد و تمامي ابعاد آن را در نظر بگيريد، هيچ قشري را نمي‌يابيد که همانند مؤمنان و شيعيان در انواع و اقسام شيوه‌هاي مردن قرار گرفته باشند: بعضي‌هايشان در اثر فقر مي‌ميرند، بعضي‌هايشان را مي‌کشند و بعضي

306888.mp3 اوضاع آخرالزّماني شيعيان


پيش از آنکه روزگار ما فرا برسد، در روايات معصومان(ع)، دوران غيبت، به «سخت‌ترين دوران براي شيعيان» تعبير شده است. دوراني که نه جان مؤمن در امان است، نه جسمش و نه اعتقاداتش.
در ادامه به برخي روايات آخرالزّماني درباره‌ي شرايط سخت شيعيان مي‌پردازيم. 

هلاکت مؤمنان
در روايات بسياري که درباره‌ي دوران غيبت آمده، از انواع مرگ سخن گفته شده است. مرگ سرخ، مرگ سفيد، مرگ در اثر جنگ، مرگ در اثر زلزله و...؛ امّا روايات دو نحوه‌ي مردن را براي مؤمنان به تصوير کشيده است:

1. کشتار مؤمنان به دست دشمنان
در بسياري از روايات اهل بيت(ع) به اين موضوع اشاره شده است که چگونه مؤمنان در شام و عراق و ديگر مناطق به خاک و خون کشيده مي‌شوند. براي نمونه مي‌توان به زندگي پر از ترس و هراس مؤمنان در دوران ظهور سفياني اشاره کرد. در روايتي که از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است از زبان خداوند متعال آمده است: «در زمان غيبت او اولياى من خوار مى‏شوند و آنچنان‌که سرهاى تُرک و ديلم هديه مى‏شود، سرهاى آنان نيز به عنوان هديه برده مى‏شود. پس کشته و سوزانده مى‏شوند و همواره نگران و هراسان و وحشتزده‏اند، زمين از خونشان رنگين مى‏شود و در ميان زنانشان شيون و زارى (در سوگ) بلند مى‏شود.»(1) 

2. مُردن اعتقادات مؤمنان
بيشترين چيزي که در آخرالزّمان انسان‌ها را مي‌ميراند، «مرگ اعتقادات آنها» است. چنانچه در روايتي زيبا از امام رضا(ع) آمده است:
«امام، همان محلّ گرمى است که سرمازدگان به گرماى آن پناه مى‏برند و او به آنان حرارت و گرمى مى‏بخشد، و راهنما است در حوادث هولناک و خطرهاى مرگ زا که هر که از او جدا شود هلاک خواهد گشت.»(2) 

آزمايش هاي سخت مؤمنان در آخرالزّمان
کسي که مي‌خواهد خود را به سپاه امام عصر(عجل الله تعالي فرجه) برساند، مي‌بايست از آزمايش‌هاي بسيار دشواري سر سلامت بيرون ببرد؛ چرا که ياران حضرت مهدي(عج) ويژگي‌هاي خاصّي دارند که جز با آزمايش شدن و خالص شدن فرد، نمي‌توان به آنها رسيد. چنانچه تعبير اهل بيت(ع) درباره ي اطاعت از حضرت مهدي(عج)، «مجاهدت» است. (3) گويي که مؤمن در ميدان رزم ايستاده و پنجه در پنجه‌ي نفس خود و دشمن بزرگش، ابليس افکنده و هر لحظه با فروريختن خون و عرق، غلبه يا مقهور شدن خود را رقم مي‌زند.

در روايات، آزمايش مؤمنان بسيار سخت تعريف شده است. تشبيه امام باقر(ع) از اين آزمايش، همچون ذوب کردن آينه براي دوباره ساختن شيشه است. ايشان فرمودند:
«به خدا سوگند حتما درهم خواهيد شکست همچون شکستن سفال (گل پخته)، همانا سفال البتّه مى‏شکند؛ ولى (بدان صورت نخستين) چنان که بوده است باز نمى‏گردد؛ [و] به خدا قسم حتماً غربال خواهيد شد [و] سوگند به‏ خدا بدون شکّ از يک ديگر باز شناخته خواهيد شد [و] به خدا قسم پاکسازى خواهيد گشت تا جايى که از شما جز اندکى باقى نماند...»(4) 

دين واژگون در آخرالزّمان
دين اسلام، در آخرالزّمان، همچون پوستيني است که آن را وارونه به تن کرده باشند (5)؛ به عبارتي اسلام واژگون خواهد شد. بدين ترتيب، فکر مي‌کنيد اوضاع مسلمانان و دين‌داران چگونه خواهد بود؟

روزي ياران امام صادق(ع)، ايشان را در حالي ديدند که در گوشه‌اي نشسته و خاک بر سر مي‌ريزند و واويلاکنان، مي‌گريند. وقتي علّت گريه‌ي ايشان را پرسيدند، حضرت درباره‌ي اوضاع شيعيان در دوران غيبت گفتند و فرمودند: 

«...در فصولى از آن (کتاب علي(ع)) مى‏نگريستم. به ميلاد قائم ما و غيبتش و تأخير کردن و طول عمرش و بلواى مؤمنان در آن زمان و پيدايش شک در قلوب آنها، به واسطه‌ي طول غيبت و مرتد شدن آنها از دينشان و برکندن رشته اسلام از گردنهايشان...»(6) 

همچنين در رواياتي آمده است که مؤمنان حقيقي، غريب مي‌شوند . امام صادق(ع) دوران غيبت را دوراني توصيف کردند که در آن «...مؤمن دم مى‏بندد و سخن او پذيرفته نمى‏شود»، «مؤمن را مي‌بيني که غمگين است و تحقير و ذليل شده است...»(7) 

توصيه‌ي مولاي مؤمنان به مؤمنان
حضرت مهدي(عج) در نامه‌اي به شيخ مفيد، با برشمردن بلاهايي که بر سر مومنان مي‌آيد، فرمودند:
«در برابر فتنه‌هايي که پيش مي آيد و البتّه عدّه اي در اين آزمايش و برخورد با فتنه ها هلاک مي شوند، مقاومت کنيد و البتّه همه ي اينها از نشانه هاي حرکت و قيام ماست.
اوامر و نواهي ما را متروک نگذاريد و بدانيد که عليرغم کراهت و ناخشنودي کفّار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقيّه را از دست ندهيد؛ من وليّ خدا هستم، سعادت پويندگان راه حق را تضمين ميکنم. پس سعي کنيد اعمال شما طوري باشد که شما را به ما نزديک سازد و از گناهاني که موجب نارضايتي ما را فراهم نمايد، بترسيد و دوري کنيد.
امر قيام ما با اجازه ي خداوند به طور ناگهاني انجام خواهد شد و ديگر در آن هنگام توبه فايده اي ندارد و سودي نمي بخشد. عدم رعايت دستورات ما، موجب مي شود که بدون توبه از دنيا بروند و ديگر ندامت و پشيماني نفعي نخواهد داشت...»(8) 

پي‌نوشت:
1. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، «الغيبه للنعماني»، ترجمه غفارى، تهران، چاپ دوم، 1376، ص97.
2. همان، ص312. 
3. در دعاي ندبه مي‌خوانيم «اجتهاد في طاعته».
4. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، «الغيبه للنعماني»، همان، ص295.
5. شريف الرضي، محمد بن حسين، «نهج البلاغه»، ترجمه انصاريان، قم، چاپ اوّل، 1388 ش. ص91، خطبه 105.
6. ابن بابويه، محمد بن على، «کمال الدين»، ترجمه پهلوان، قم، دارالحديث، چاپ اوّل، 1380 ش. ج‏2 ؛ ص31.
7. کلينى، محمد بن يعقوب، «بهشت کافى»، ترجمه روضه کافى، قم، چاپ اوّل، 1381ش. صص 66- 73.
8. طبرسي، احمد بن علي، «الإحتجاج علي أهل اللجاج»، مشهد، نشر مرتضي‏، چاپ اوّل، 1403 ق. ج‏2، ص381.


منبع: موعود

  • گروه اخبار : اخبار پايگاه
  • کد خبر : 306888
:
کلیدواژه ها
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

Template settings